30 October 2024

...بشکنی ای قلم، اگر

بیت شعر و نفرینی که عنوان نوشته از آن به وام گرفته‌شده، آن‌چنان قاطع و در عین حال صاف و ‏ساده و بی شیله‌پیله است، آن‌چنان صادقانه است و از دل بر آمده، که یک بار خواندنش کافیست تا ‏همراه با نام صاحب آن برای همیشه در یاد خواننده حک شود، و بی‌گمان برخی از خوانندگان اکنون ‏به روشنی می‌دانند که سخن از کدام بیت و کدام صاحب سخن است:‏

بشکنی ای قلم، ای دست، اگر
پیچی از خدمتِ محرومان، سر

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

30 August 2024

موسیقی نجات‌بخش

ونسان ون‌گوک (یا فان‌خوخ) (۱۸۵۳-۱۸۹۰)
با الهام از گوستاو دوره (۱۸۳۲-۱۸۸۳)
شبکهٔ دوم رادیوی سوئد که موسیقی کلاسیک پخش می‌کند، از شنوندگان خواسته‌بود که اگر ‏قطعه‌ای موسیقی می‌شناسند که زمانی در شرایط سخت کمک‌شان کرده، نیروبخش یا تسلی‌بخش ‏بوده، معرفی کنند.‏

دیروز در فیسبوک‌شان نوشتم: «من در دههٔ ۱۹۷۰ در ایران بارها در زندان بوده‌ام، و هر بار که امکان می‌یافتم تا در ‏محوطه‌ای کوچک قدم بزنم، دوست خوبی داشتم که با خود به این قدم‌زدن می‌بردم. این دوست ‏عبارت بود از بخش سوم از سنفونی پنجم شوستاکوویچ. من این قطعه را در سرم اجرا می‌کردم، از ‏آغاز تا پایان، و بارها. از آن پس این قطعه همدم من در تنهاترین تنهایی‌هایم بوده.»‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

28 July 2024

بیا ای بامداد


این ترانه‌ای‌ست به نام «گَل ای سحر» (بیا ای بامداد) که آن را پولاد بلبل‌اوغلو خوانندهٔ معروف ‏آذربایجانی سروده و اجرا کرده. ترانه در اصل برای صحنهٔ پایانی فیلم آذربایجانی «اوشاق‌لیغین سون ‏گئجه‌سی» (واپسین شب کودکی) سروده شده‌ و در سال ۱۹۶۸ اجرا شده‌است، و این اجرای ‏اوریجینال آن است روی فیلم.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

27 June 2024

آرایشگر شهر سویل - ۶

پیش از ظهر این آخرین روز سفرمان با اتوبوس به مرکز شهر می‌رویم. دیدنی خاصی در نظر نداریم. ‏دوستان «بزرگ‌ترین کاتدرال جهان» را هم دیده‌اند. پس بی‌اختیار به‌سوی «میدان اسپانیا» می‌رویم و ‏مغناطیس محل ثابت رقص فلامنکو ما را به‌سوی خود می‌کشد.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

24 June 2024

آرایشگر شهر سویل - ۵

دیشب پس از دیالیز، نزدیک نیمه‌شب، به خانه که می‌رسم، دوستان از جایی که شام خورده‌اند یک ‏پرس غذا هم برای من گرفته‌اند و در خانه گذاشته‌اند، و بعد برای شب‌گردی رفته‌اند. خورش گوشت ‏سر سینه است، با سیب زمینی. هنوز گرم است. اغلب بعد از دیالیز به‌شدت گرسنه‌ام، اما اکنون ‏بعد از همان نخستین لقمه دیگر اشتها ندارم. به هر زحمتی هست نیمی از آن را به زور تکیلا و ‏نارنج می‌خورم، و همین موقع دوستان از راه می‌رسند. یک‌راست از بستنی‌فروشی پاتوق‌مان ‏آمده‌اند.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

19 June 2024

آرایشگر شهر سویل - ۴

صبح چهارشنبه چهارنفری به‌سوی مرکز شهر می‌رویم تا دو دوستمان ما را به جاهایی ببرند که دیروز ‏در غیاب ما کشف کرده‌اند. این بار نزدیک خانه سوار اتوبوس می‌شویم که تا مرکز شهر می‌رود. نفری ‏‏۱.۴ یورو. بسیار راحت.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

15 June 2024

آرایشگر شهر سویل - ۳

امروز، سه‌شنبه ۲۸ ماه می، قرار است که من و یکی از دوستان با ماشین به الحمرا ‏Alhambra‏ ‏برویم. دو دوست دیگر یکی‌شان آن‌جا بوده، و دیگری تمایلی به دیدن این قبیل جاها ندارد. فاصله‌مان ‏نزدیک ۳۸۰ کیلومتر است و گویا ۴ ساعت در راهیم. پس ساعت ۶ و نیم بر می‌خیزیم، صبحانه‌ای ‏می‌خوریم، و به راه می‌افتیم.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

10 June 2024

آرایشگر شهر سویل - ۲

پس از شبی با بدخوابی، این بار به تقصیر تق‌تق کولر، صبح زود بیدار می‌شوم. دوستی، که او هم ‏بدخوابی مزمن دارد، بیدار است. وسایل صبحانه‌مان ناقص است. از پنجره نگاه می‌کنیم. درست ‏روبه‌روی خانه‌مان کافه‌ای باز است و کسانی سر میزهای توی پیاده‌رو نشسته‌اند و دارند صبحانه ‏می‌خورند. دوست سوم میل دارد که به خواب و استراحت ادامه دهد. دونفری می‌زنیم بیرون و ‏آن‌جا خانم جوان و زیبا و مهربانی که هیچ انگلیسی نمی‌داند، به کمک واژه‌های مشترک میان ‏اسپانیایی و انگلیسی، و زیان بین‌المللی ایما و اشاره، سفارش ما را می‌گیرد. صبحانهٔ ساده‌ای ‏می‌خوریم و به حانه بر می‌گردیم. دوست سوم هنوز مشغول خواندن اخبار جهان از سایت‌های ‏گوناگون است.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

07 June 2024

آرایشگر شهر سویل - ۱

با چند تن از دوستان قصد سفر داشتیم و صحبت از شمال اسپانیا بود. اما محدودیت دسترسی به ‏دیالیز مهمان در آن نواحی، ما را به‌سوی جنوب راند و به‌ناگزیر شهر سویل ‏Sevilla‏ را انتخاب کردیم.‏

نام این شهر همواره مرا به یاد اپرای معروف «آرایشگر شهر سویل» اثر آهنگساز ایتالیایی جواکینو ‏روسینی می‌اندازد ‏Gioachino Rossini (1792-1868)‎‏. این یکی از معروف‌ترین اپراهای روسینی‌ست ‏که بعد از گذشت بیش از ۲۰۰ سال از نخستین اجرای آن (۱۸۱۶)، امروزه هنوز مقام نهم پر ‏اجراترین اپراهای سراسر جهان را دارد. داستان اپرا کمدی ساده‌ای‌ست پیرامون تلاش مردی ‏عاشق، با کمک یک آرایشگر، برای درآوردن دختری زیبا از چنگ پزشکی پیر که به هر قیمتی قصد ‏ازدواج با دختر را دارد.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

19 April 2024

پلیس داریم تا پلیس - ۲

هفده سال پیش چیزکی نوشتم و از پلیس سوئد تعریف کردم، در این نشانی.‏

اکنون باز باید بنویسم.‏

روز اول ژانویهٔ امسال در یخ‌بندانی شدید که به‌زحمت می‌شد در پیاده‌روها راه رفت، روی یخ و برف ‏کوبیدهٔ کف پیاده‌رو پاکتی حاوی بیش از ۸ هزار کرون پول نقد پیدا کردم (حدود ۱۰۰۰ دلار) هیچ ‏جانداری در آن اطراف نبود. همه از شدت سرما به لانه‌هایشان پناه برده‌بودند.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

امیروف در رادیوی سوئد - ۳

برنامهٔ موسیقی درخواستی شبکهٔ دوم رادیوی سوئد هفته‌ای را که امروز به پایان رسید، صرف گردش موزیکال در قارّه‌های جهان ‏کرد. امروز نوبت آسیا بود. من از فرصت استفاده کردم و قطعاتی از آهنگسازان معروف جمهوری ‏آذربایجان درخواست کردم.‏

در درخواستی که نوشتم گله کردم که آثار آهنگسازان آذربایجانی بسیار بسیار به‌ندرت از رادیوی سوئد ‏شنیده می‌شود، حال آن که آثار آهنگسازان همسایهٔ آذربایجان، یعنی ارمنستان، آن‌قدر هر روز و هر روز ‏پخش می‌شود که آدم شک می‌کند که مبادا کیم کارداشیان لابی خیلی نیرومندی در رادیوی سوئد ‏دارد!‏

خلاصه، درخواست مرا پخش کردند! تا یک ماه می‌توان دو قطعه از «رقص‌های سنفونیک» اثر فیکرت ‏امیروف را در این نشانی شنید. نوار را تا یک ساعت و ۲۴ دقیقه جلو بکشید و بعد گوش بدهید.‏

وگرنه خود اثر را در یوتیوب هم می‌توان شنید، در این نشانی.‏

پیشتر دست‌کم دو بار دربارهٔ امیروف و آثار او نوشته‌ام: این‌جا، و این‌جا.‏