19 March 2015

در آن سر دنیا - 4‏

[با شادباش‌های نوروزی و آرزوی سالی خوش برای همه‌ی شما خوانندگان گرامی این وبلاگ]

اندرو در آغاز برنامه‌ای بیست روزه برای گردش در نیو زیلند برای ما چیده‌بود که در آن اقامت در ‏شهرهای کوچک تائوپو ‏Taupo‏ و ناپیر ‏Napier‏ در جزیره‌ی شمالی هم گنجانده شده‌بود. اما مطابق ‏برنامه‌ی نهایی تنها 15 روز در نیو زیلند می‌مانیم و در نتیجه امروز باید همه‌ی راه را از روتوروآ تا ‏ولینگتون ‏Wellington‏ پایتخت نیو زیلند بکوبیم تا صبح فردا با کشتی به جزیره‌ی جنوبی برویم. این تکه ‏از راهمان نزدیک 400 کیلومتر است.‏

در 80 کیلومتری جنوب روتوروآ از تائوپو می‌گذریم و در جاده‌ی زیبای شرق دریاچه‌ی تائوپو می‌رانیم. ‏ساعت 3 بعدا از ظهر به تورانگی ‏Turangi‏ در جنوب دریاچه می‌رسیم. باک ماشین دارد خالی ‏می‌شود و باید پرش کنیم. بهای هر لیتر گازوئیل این‌جا کمی بیش از یک دلار نیو زیلند است، که ‏می‌شود کمی بیش از 7 کرون سوئد. این نزدیک نصف بهای هر لیتر گازوئیل در سوئد است.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

15 March 2015

در آن سر دنیا - 3‏

نیو زیلند از دو جزیره‌ی بزرگ و تعدادی جزیره‌های کوچک تشکیل شده‌است. مساحت آن نزدیک 269 ‏هزار کیلومتر مربع است، یعنی کمی کم‌تر از دو سوم سوئد و کمی بیش‌تر از یک ششم ایران. تا ‏هزار سال پیش هیچ انسان و هیچ پستانداری در این دو خشکی بزرگ وجود نداشت اما گونه‌های ‏فراوانی از پرندگان در آن‌ها می‌زیستند. با کوچ قبایل مائوری ‏Maori‏ از جزایر پولی‌نزی به این دو ‏خشکی نزدیک هزار سال پیش و همراه آوردن چهارپایان، و سپس هجوم اروپاییان نزدیک پانصد سال ‏پیش، بسیاری از گونه‌های پرندگان نابود شدند و زیست‌بوم جزیره‌ها سخت آسیب دید، تا آن‌که در ‏دهه‌های اخیر مقرراتی برای حفاظت از محیط زیست وضع کردند. اکنون نزدیک یک سوم سراسر ‏کشور منطقه‌ی حفاظت‌شده اعلام شده‌است.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

08 March 2015

در آن سر دنیا - 2‏

شامگاه 22 ژانویه از سنگاپور به‌سوی ملبورن (استرالیا) پرواز می‌کنیم. طول پرواز هفت ساعت و ‏نیم است و باید خوابید. اما رفت‌وآمد مهماندران و پذیرایی‌هایشان نمی‌گذارد بخوابم و وقت را با ‏تماشای دو فیلم، و بازی شطرنج با کامپیوتر هواپیما می‌کشم. فیلم‌ها تعریفی ندارند و شطرنجم ‏حسابی پس رفته‌است. من، این دارنده‌ی مقام دوم بازی‌های بند سیاسی (فلکه) ‏زندان موقت شهربانی کشور شاهنشاهی ایران در تابستان ‏‏1351، و قهرمان بازی‌های سال 1986 (1365) قرارگاه پناهندگان ایرانی ساکن هوفورش در ‏سوئد (!)، ‏سال‌هاست که بازی نکرده‌ام. باید بیشتر تمرین کنم.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

04 March 2015

باران تازه

شماره ۴۱-۴۰ فصلنامه باران ويژه زمستان ۱۳۹۳ خورشيدی (زمستان ‏۲۰۱۴/۲۰۱۵‏) زير نظر ‏مسعود مافان، در ۲۲۴ صفحه منتشر شد. محتوای این شماره به نوشته‌ی مدیر آن به شرح زیر است:‏

روی جلد اين شماره با عکسی از ثريا ابراهيمی از نسيم خاکسار نويسنده ايرانی ساکن هلند ‏آراسته شده‌است. طرح‌ها و عکس‌های داخل مجله از اکرم ابويی نقاش ساکن آلمان، سپيده ‏عباس‌زاده عکاس ساکن سوئد و عباس حجت‌پناه عکاس ساکن آمريکا است‎.‎

در بخش «نقـد... نظـر... مقـاله»، مقالاتی از ۱۲ نويسنده و پژوهشگر منتشر شده است: مقالات ‏‏«مردم/ کوششی برای تک‌نگاری‏ از ۱۳۱ شمارۀ يک روزنامۀ نامتعارف و نامعمول- بخش دوم» (ناصر ‏پاکدامن)، «نگاهی به رمان فراز مسند خورشيد نوشته نسيم خاکسار» (رؤيا خوشنويس)،

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

01 March 2015

در آن سر دنیا - 1‏

داستان از آن‌جا آغاز شد که دو سال پیش دوستان پرسیدند که برای زادروز شصت‌سالگیم چه ‏هدیه‌ای می‌خواهم. هر چه فکر کردم عقلم به چیزی و جایی قد نداد، و سرانجام پراندم: "کمک ‏مالی برای سفر به نیو زیلند"! و همین شد: دوستان و بستگان دست به‌کار شدند، یک حساب ‏بانکی باز کردند، و از مهمانان خواستند که به‌جای آوردن هدیه، پولش را به آن حساب واریز کنند.‏

اما نیو زیلند که دو کوچه آن‌ورتر نیست. سفر به نیو زیلند مانند سفر آخر هفته از استکهلم به لندن و ‏آمستردام نیست. نیو زیلند آن سر دنیاست! چیزی نزدیک به سی ساعت سفر هوایی دور از ‏استکهلم است. این همه راه را همینطوری نمی‌توان رفت: باید خیلی بیش‌از یک آخر هفته آن‌جا ‏ماند و گشت‌وگذار کرد؛ باید از فرصت استفاده کرد و سر راه جاهای دیگری را هم دید...‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

27 February 2015

نقدی تازه بر قطران در عسل

نقدی تازه بر کتابم "قطران در عسل" در وبگاه "دویچه وله" فارسی منتشر شده‌است، در این نشانی.‏

پیشتر نیز نقد دیگری در چند وبگاه منتشر شد. این نشانی را ببینید.‏

22 February 2015

در آن‌سر دنیا

در پنج هفته‌ی گذشته به آن‌سر دنیا رفتم و در نیو زیلند، استرالیا، سنگاپور و هنگ‌کنک گشتی زدم. ببینم آیا همتی می‌کنم و ‏تخته‌کلیدم (قلمم) خوش می‌چرخد که در هفته‌های آینده بتوانم سفرنامه‌ای هرچند کوتاه بنویسم؟ تا ببینیم! دست‌به‌نقد این دو ‏عکس را از سنگاپور و از سرزمین "ارباب حلقه‌ها" (میلفورد ‏‎ Milford Sound‏ در نیو‎ ‎زیلند) داشته‌باشید (رویشان کلیک ‏کنید).‏


01 February 2015

بیابان را سراسر، مه گرفته‌ست

احمد شاملو: مه

بیابان را سراسر، مه گرفته‌ست
چراغ ِ قریه پنهان است
موجی گرم در خون بیابان است
بیابان، خسته
------------------لب‌بسته
----------------------------نفس‌بشكسته
----------------------------در هذیان ِ گرم ِ مه، عرق می‌ریزدش آهسته از هر بند

‏«– بیابان را سراسر مه گرفته‌ست. [می‌گوید به خود، عابر]‏
---------سگان ِ قریه خاموش‌اند
---------در شولای مه پنهان، به خانه می‌رسم. گل‌كو نمی‌داند. مرا ناگاه
---------در درگاه می‌بیند، به چشم‌اش قطره اشكی بر ‏لب‌اش لبخند،
---------خواهد گفت:‏
‏«– بیابان را سراسر مه گرفته‌ست... با خود فكر می‌كردم كه مه،
---------گر هم‌چنان تا صبح می‌پایید مردان ِ جسور از ‏خفیه‌گاه ِ خود
---------به دیدار ِ عزیزان باز می‌گشتند.»‏

‏[]‏

بیابان را
---------سراسر
-------------------مه گرفته‌ست.‏
چراغ ِ قریه پنهان است، موجی گرم در خون بیابان است.‏
بیابان، خسته لب‌بسته نفس‌بشكسته در هذیان ِ گرم ِ مه
------------------------------------عرق می‌ریزدش آهسته از هر بند...‏

‏1332‏

25 January 2015

در بیابان و راه دور و دراز...‏

نیما یوشیج: شهر صبح

قوقولی قو! خروس می‌خواند
وز درون نهفت خلوتِ ده،
از نشیب رهی که چون رگ خشک،
در تن مُردگان دواند خون
می‌تند بر جدار سرد سحر
می‌تراود به هر سوی هامون.

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

18 January 2015

در حاشیه‌ی جهان به‌آذین

این نوشته پس از درگذشت نویسنده و مترجم پر آوازه محمود اعتمادزاده (م. ا. به‌آذین) در سال ۱۳۸۵ در اینترنت ‏منتشر شد. اکنون دستی بر سر و روی آن کشیده‌ام و به بزرگداشت صد سالگی او (زاده ۲۳ دی ۱۲۹۳) تقدیمش ‏می‌کنم.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏