04 July 2020

دیدارهای احسان طبری - ۸

طبری عمه‌ای داشت، و پسرعمه‌ای به نام آقای شهیدی. بارها به خانه‌ی آنان رفتیم و من بارها ‏نان‌ونمک‌شان را خوردم. عمه‌خانم کهن‌سال و خمیده‌قامت، عصازنان می‌آمد، با طبری حال‌واحوال ‏می‌کرد - اغلب به زبان مازندرانی - ناهار می‌خورد، کمی با ما می‌نشست، و سپس به اتاقش ‏می‌رفت.

خانم پروین شهیدی بسیار مجلس‌آرا بود. با انواع پیش‌غذاها، خوراک اصلی، و سپس انواع ‏دسرها از مهمانان پذیرایی می‌کرد.‏

یکی از بستگان خانم شهیدی، در آن هنگام، که داشتن دستگاه و کاست‌های ویدئو ممنوع بود، با ‏استودیوهای تهیه و دوبلاژ فیلم سروکار داشت و کاست ویدئوی فیلم‌های روز را به این مهمانی‌ها ‏می‌آورد، و بعد از ناهار طبری و آذر با شوق بسیار پای تلویزیون می‌نشستند و فیلم تماشا می‌کردند. ‏اشتیاق خود من نیز البته دست کمی از آنان نداشت!‏

از میان فیلم‌هایی که تماشا کردیم این‌ها را به یاد می‌آورم: راکی، راکی۲، ده فرمان، اسپارتاکوس، ‏بن‌هور، ال‌سید، ارتباط فرانسوی، و ارتباط فرانسوی۲.‏

در ارتباط فرانسوی۲ تبهکاران کارآگاه پلیس را به گروگان می‌گیرند و او را با تزریق هروئین معتاد ‏می‌کنند تا به زانو درش‌آورند. طبری با دیدن صحنه‌های اعتیاد کارآگاه آشکارا ناراحت شده‌بود و به فکر ‏فرو رفته‌بود، زیرا که گفته می‌شد امنیت‌چی‌های تبهکار جمهوری اسلامی نیز همین روش‌ها را برای ‏به زانو درآوردن زندانیان سیاسی به‌کار می‌برند، و طبری نگران بود که خود روزی در چنان وضعیتی ‏قرار گیرد.‏

روز ۱۱بهمن ۱۳۶۱، یعنی شش روز پیش از یورش گسترده به حزب توده‌ی ایران و دستگیری بخش ‏بزرگی از رهبران حزب، نیز در منزل آقای شهیدی بودیم. یکی از مهمانان خبر داد که بابک زهرایی ‏سردبیر «کارگر» ارگان حزب کارگران سوسیالیست ایران را احضار و دستگیر کرده‌اند. او همچنین ‏تازه‌ترین شماره‌ی روزنامه‌ی «مورنینگ استار» ارگان حزب کمونیست انگلستان را نشانمان داد که در ‏مقاله‌ای می‌نوشت که دستگاه‌های سرکوبی حاکمیت ایران طرح‌های گسترده‌ای برای یورش به ‏کمونیست‌ها و حزب توده ایران آماده کرده‌اند و قصد حمله به حزب را دارند.‏ طبری رو کرد به من و گفت:‏

‏- اگر تو زودتر کیا را دیدی حتماً این‌ها را برایش نقل کن. این مطلب «مورنینگ استار» خیلی مهم ‏است، زیرا از قدیم‌ها در انگلستان کمونیست‌ها و سازمان‌های اطلاعاتی در محافل یک‌دیگر رخنه و ‏نفوذ داشته‌اند و این‌ها بی‌گمان اخبار موثقی دارند که این مقاله را نوشته‌اند.‏

دو روز بعد از این مهمانی، در ۱۳ بهمن، در حاشیه‌ی جلسه‌ی هیئت سیاسی کمیته‌ی مرکزی ‏حزب، بنا به خواست طبری آن دو خبر را برای کیانوری نقل کردم. او پرخاش‌کنان گفت:‏

‏- بابک زهرایی به ما چه ربطی دارد؟
و
‏- مورنینگ استار غلط کرده‌است! (بنگرید به «با گام‌های فاجعه» ص ۶۵ و ۶۶)‏

پس از دستگیری طبری، و زندانی شدن کوتاه آذر، آن‌چنان که شنیده‌ام، خانم شهیدی شیردلانه، با ‏شجاعت و شهامت تمام و کمال، در پی‌گیری امور طبری و آذر در زندان و سپس در بیرون از زندان ‏سنگ تمام گذاشت و از هیچ فداکاری در رسیدگی به آن دو کوتاهی نکرد.‏

No comments: