یکیشان میپرسند که با معرفی آن کتاب چه میخواهم بگویم؟ مگر احسان طبری چه گفته است؟ از نظر ایشان «[...] از شعرها و داستانها و تا بررسیهای تاریخی – فلسفی [طبری]، هیچکدام ارزش ماندگاری ندارند و فقط کمدانها و کمخوانها میتوانند آنها را بپذیرند. در فلسفه اصلاً سخنی نداشت.» و ابراز نگرانی کردهاند که من همچنان بر سر «تودهایسم» خود باقی ماندهام و نمیتوانم از آن دست بردارم؛ و در نوشتههای اخیرم یک نوع نوستالژی نسبت به دورانی میبینند که ایشان گذراندهاند.
در پاسخی که نوشتم، ضمن سپاسگزاری، از ایشان رفع نگرانی کردم، و توضیح دادم که من خیلی ساده یک معرفی کتاب نوشتهام و خبررسانی کردهام.
دومی «یک دوست» است، از موضعی رو در روی دوست پیشگفته، که دو اعتراض دارند: نخست این که در آن معرفی کتاب چرا «به جای آوردن نام علاقمندان به احسان طبری [که کتاب را منتشر کردهاند] از آنان با نام «کسان» یاد کرده»ام؟ و خواستهاند که «آن جمله را از متن خود حذف [کنم] تا سوءتعبیری ایجاد نشود». دیگر این که چرا تصور میکنم که «تنها کسی» بودهام که از این مقالات و نام مستعار طبری مطلع بودهام؟ چرا که زندهیاد پرویز شهریاری در طول سالیان برخی از آن مقالههای طبری را با همان نام مستعار [!] بارها منتشر کرد و خود «یک دوست» و خیلیهای دیگر از این راه میدانستهاند که اینها نوشتهی احسان طبریست. همچنین زندهیاد غلامحسین صدری افشار نیز «از سالهای دراز پیش از این در محافل و مجامع مختلف در مورد مقالات طبری و سایر رفقایی که با نام مستعار قلم زده بودند سخنها گفته» بود.
از این دوست نیز، که از خوانندگان وفادار وبلاگم هستند، بسیار سپاسگزارم و در پاسخ باید بگویم که واژهی «کسان» برای من هیچ بار منفی ندارد و هرگاه که نام اشخاص را نمیدانم، آن را به کار میبرم. متأسفانه «نام علاقمندان به احسان طبری» را که کتاب را منتشر کردهاند نمیدانم و نمیتوانم با حذف آن جمله و نوشتن نام آنان متن را تصحیح کنم. با حذف جمله هم متن به کلی پا در هوا میشود. به گمانم همین توضیح کافیست تا «سوءتعبیری ایجاد نشود»، و همچنین یادآوری میکنم که در پایان نوشتهام نام و نشان ناشر را نوشتهام و از «دستاندکاران انتشارش» قدردانی کردهام.
در پاسخ اعتراض دوم ایشان: من البته نمیدانستم که زندهیادان شهریاری و افشار تراوش مقالهها از قلم احسان طبری را به کسی گفتهاند یا نه. اما هرگز و هیچ جا این ادعای ابلهانه را نکردهام که «تنها کسی» هستم که از آن مقالات و نام مستعار طبری آگاهی داشتهام. آنچه گفتم این بود که من نخستین کسی هستم که برای همگان اعلام کردم که کاووس صداقت و ا. طباطبایی همان احسان طبریست، و هنوز بر سر این حرفم هستم. من نخستین بار این نامها را بیش از شش سال پیش در نوشتهای با عنوان «یادداشتهایی از احسان طبری» نوشتم، در این نشانی، و بار دیگر در یادبود پرویز شهریاری در این نشانی، و سرانجام در این نشانی، همه پیش از انتشار «پادشاه خورشید». هیچکس پیش از من این را به همگان نگفت.