دقایقی طولانی پلیس را فراموش کردیم و برای او توضیح دادم که دو رقم اول سالها را میتواند کنار بگذارد، و بعد اگر سخن از تاریخی میان 12 دیماه و آخر اسفند است، باید عدد 22 را به سال بیافزاید، و اگر تاریخی میان یکم فروردین و 11 دیماه است، باید 21 را به آن بیافزاید.
پیدا بود که این جوان نمرههای خوبی در درس ریاضیات نداشت و همین جمعزدن ساده هم برایش دشوار بود. مأمور پلیس طاقت نیاورد، کلاس درس مرا قطع کرد و پرسید که بحثمان بر سر چیست. مترجم توضیح داد، پلیس مصاحبه را قطع کرد، مرا به قرارگاه پناهندگان فرستاد، و چند روز بعد که باز برای "مصاحبه" فراخوانده شدم، مترجم جا افتادهتر و باسوادتری که تبدیل تاریخ را هم بلد بود برایم آوردهبودند!
گرفتاری ما با تبدیل تاریخ همین فاصلهی یکم ژانویه و یکم فروردین نیست. در تقویم میلادی همیشه سالهای بخشپذیر بر 4 و 400 (اما نه بر 100) کبیسه هستند. اما در تقویم ایرانی چنین نیست. از سال 1342 تا 1370 سالهای کبیسه ایرانی با سال کبیسهی میلادی همزمانی داشتند. در آن سالها فقط در فاصلهی بیستروزهی 29 فوریه – 10 اسفند (روز کبیسه در تقویم میلادی) و 19 مارس- 29 اسفند بود که تطابق روزهای دو تقویم یک روز جابهجا میشد. تاریخ تولد کسانی که در این بیست روز زاده شدهاند، سه سال ثابت بود و در سال چهارم در ایران یک روز زودتر از تقویم میلادی جشن گرفته میشد! در آن سالها یکم فروردین همواره مطابق با 21 مارس بود و باقی روزهای سال جابهجا نمیشدند.
اما سال 1374 کبیسه نبود و سال معادل آن، یعنی 1996 کبیسه بود! سال 1375 کبیسه بود و از آن هنگام هر بار که سال ایرانی کبیسه است، یا اگر سال میلادی کبیسه است، تطابق همهی روزهای سال یک روز جابهجا میشود. ماه فوریهی گذشته 29 روز داشت و سال 2008 کبیسه است، اما 1386 کبیسه نبود و در عوض 1387 کبیسه است. اکنون محاسبه و تبدیل روزهای تولد و ازدواج و غیره میان این دو تقویم دیگر آسان نیست و باید دانست کدام سال ایرانی و کدام سال میلادی کبیسه بودهاند. برای این محاسبه و تبدیل، نرمافزارهای رایگان در اینترنت یافت میشود، اما باید بر میزان درستی آنها آگاه بود. همه درست محاسبه نمیکنند، زیرا گاهشماری ما چندان ساده نیست!
شخصی بهنام یان ساندرد Jan Sandred در مقالهای در مجلهی سوئدی داتاتکنیک Datateknik (شماره 3، 13 فوریه 1997) تقویمهای عربی، عبری، ژولین، گرگوریان (میلادی کنونی)، روسی، ایرانی، هندو، و چینی را تشریح و مقایسه کرده و نتیجه گرفته که گاهشماری ایرانی بغرنجترین و دقیقترین ِ گاهشماریهاست. او مینویسد:
"تقویم کنونی ایرانیان که از سال 1925 بهکار گرفته شد (پیش از آن، سالهای طولانی، تقویم هجری قمری بهکار میرفت- شیوا) بغرنجترین و دقیقترین همهی تقویمهاست. سال ایرانی 12 ماه دارد. شش ماه نخست 31روزه هستند، پنج ماه بعدی 30روزه هستند، و ماه آخر 29 روز دارد که در سالهای کبیسه یک روز بر آن میافزایند. اغلب هر چهار سال یک بار سال کبیسه است، اما استثناهائی هم پیش میآید که با فورمول دشوار زیر محاسبه میشود:
هر دورهی 2820 ساله را به 21 دورهی 128 ساله بخش میکنند و یک دورهی 132 ساله باقی میماند. سپس هر دورهی 128 ساله را به چهار بخش میکنند. بخش نخست 29 سال است و سه بخش بعدی هر یک 33 سال. دورهی 132 ساله را به یک بخش 29 ساله، دو بخش 33 ساله، و یک بخش 37 ساله تقسیم میکنند. هر چهار سال یک بار در هر یک از این بخشهای کوچک کبیسه است، منتها سال کبیسه از سال 5 آغاز میشود، یعنی سالهای 5، 9، 13، و غیره تا 29 کبیسه هستند، سپس سال پنجم کبیسه است و بعد باز هر چهار سال یکبار تا پایان دورهی 33ساله. به همین سادگی!
خطای انباشته در تقویم ایرانی یک روز در 2 ممیز 39 میلیون سال است (در مقایسه با یک روز در 3333 سال در تقویم میلادی- شیوا)".
آیا میتوان از دقت غیر ضروری و غیر مهندسی سخن گفت؟ اگر آن جوان مترجم پلیس را پیدا کنم، باید این فورمول را برایش توضیح دهم!
یک تقویم رایگان سه هزار ساله را در این نشانی مییابید. منتها میزان درستی و دقت آن هنوز بر من روشن نیست.