اینان از کسانی بودند که اراده کردهبودند که بهشت روی زمین را برای مردم کامبوج بسازند، و راه کارشان این بود که مردم شهرها را، از کارمند و آموزگار و روشنفکر و... واداشتند که بروند گرسنگی بکشند، کار اجباری کشاورزی بکنند، و روستاها را آباد کنند. هر کس را هم که مخالف خود یافتند، سر بریدند. این چنین بود که حاصل کارشان کوهی از نزدیک دو میلیون جمجمه بود، و دوزخی بر روی زمین.
عنوان این یادداشت عبارتیست از زبان زنی که از شوهر و چهار فرزندش در راه ساختمان آن "بهشت" دروغین بیش از جمجمههایی ناشناس باقی نماند. البته "برادر شماره 2" و برادر سامپان در دادگاه گفتند که از این جنایتها بهکلی بیخبر بودند و هیچ نقشی در آنها نداشتند!
باشد تا دیر یا زود نوبت محاکمهی همهی "برادران" بهشتساز در سراسر زمین برسد.