13 November 2025

بازنشر تحلیلی بر حماسهٔ کوراوغلو

معرفی کتاب

پاشا افندی‌یف
تحلیلی بر حماسهٔ کوراوغلو
ترجمهٔ: شیوا فرهمند راد

انتشارات ارمغان، تهران، شهریور ۱۳۵۷ (۲۵۳۷)
‏بازنشر دیجیتال: باشگاه ادبیات، آبان ۱۴۰۴

این کتاب حاوی ترجمهٔ یکی از مقاله‌های درج شده در کتاب «آذربایجان شیفاهی خالق ادبیاتی» ‏نوشتهٔ پاشا افندی‌یف (زادهٔ ۱۹۲۸) است که من در واپسین سال‌های دانشجویی در دانشگاه صنعتی آریامهر در ‏سال‌های ۱۳۵۴ و ۵۵ ترجمه کردم و حواشی فراوانی نیز به‌ویژه از روایت‌های داستان کوراوغلو ‏گردآوری همت علی‌زاده بر آن افزودم.‏

تک‌نسخه‌ای از کتاب «آذربایجان شیفاهی خالق ادبیاتی» (ادبیات شفاهی مردم آذربایجان) که با ‏الفبای سیریلیک در جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان چاپ شده‌بود (‏Азәрбајсан шифаһи халг әдәбијјаты‏) در آن هنگام در ‏میان ما دانشجویان آذربایجانی دست‌به‌دست می‌گشت. اکنون دو نسخهٔ چاپ سال‌های ۱۹۸۱ و ‏‏۱۹۹۲ در اینترنت یافت می‌شود، که فصل «کوراوغلو»ی آن با متنی که من ترجمه کردم تفاوت‌های ‏زیادی دارد. آن نسخه‌ای که من ترجمه کردم می‌بایست در دههٔ ۱۹۶۰ یا اوایل دههٔ ۱۹۷۰ چاپ ‏شده باشد. چنین نسخه‌ای نیافتم. آیا نویسنده پس از چاپ نخست تغییراتی در نوشته‌اش داده و ‏گسترش‌اش داده، یا من اطلاعاتی را که فایده‌ای برای خوانندهٔ ایرانی نداشت، در آن صورت بی‌گمان ‏به توصیهٔ اشخاصی بزرگ‌تر از خودم، مانند حسین محمدزاده صدیق یا حسین اسدپور پیرانفر، از ‏ترجمه حذف کرده‌ام و در عوض روایاتی از همت علی‌زاده بر آن افزوده‌ام؟ نمی‌دانم.‏

در آن هنگام امکان انتشار این «ترجمه و تألیف» من وجود نداشت، زیرا که در کنار بسیاری آثار دیگر، ‏نوشته‌هایی حاوی کلمات ترکی آذربایجانی، یا دربارهٔ فرهنگ و ادبیات آذربایجان را نیز «ادارهٔ نگارش» ‏یا «ادارهٔ ممیزی» که زیر نظر ساواک کار می‌کرد، به‌شدت سانسور می‌کرد و به‌ندرت اجازهٔ انتشار به ‏آن‌ها می‌داد.‏

پس از نامه‌های اعتراضی و سرگشادهٔ «کانون نویسندگان ایران» خطاب به امیرعباس هویدا ‏نخست‌وزیر، و سپس خطاب به جانشین او جمشید آموزگار، و رسیدن «فضای باز سیاسی» جیمی ‏کارتر رئیس جمهور وقت امریکا به ایران، به نظر می‌رسید که شاید گشایشی در فضای فرهنگی ‏ایجاد شده و شاید بتوان برای انتشار چنین کتابی اجازه گرفت. اما همچنان که امروزه کتاب‌ها در ‏ادارهٔ ارشاد و ممیزی جمهوری اسلامی «گیر» می‌کنند. این کتاب نیز در ادارهٔ ممیزی دوران شاه ‏‏«گیر» کرده‌بود.‏

در تابستان ۱۳۵۷، در آستانهٔ انقلاب، آنگاه که جعفر شریف‌امامی به نخست‌وزیری رسید، ناشر این ‏کتاب تلاش تازه‌ای را برای گرفتن مجوّز برای انتشار کتاب آغاز کرد. اما هنوز اجازه نمی‌دادند. ‏سرانجام به او گفتند که عنایت‌الله رضا که در عین ریاست بر کتابخانهٔ بنیاد پهلوی، مشاور عالی ادارهٔ ‏ممیزی هم بود، به‌ویژه در زمینهٔ کتاب‌هایی که کلمه‌ای دربارهٔ آذربایجان در آن‌ها بود، دربارهٔ این کتاب ‏خاص گفته است که (نقل به معنی) «کسی به‌نام کوراوغلو در ایران و آذربایجان وجود نداشته ‏است، و افسانهٔ موهوم مربوط به او ربطی به آذربایجان ندارد، بلکه داستانی است که در ترکیه رایج ‏است. پس کتاب را ببرید و همهٔ شعرهایی را که به ترکی آذربایجانی و با خط عربی نوشته شده، به ‏خط ترکیه بازنویسی کنید و بیاورید تا ما مجدد بررسی کنیم.» و این در حالی بود که همچنان که در ‏این کتاب هم ملاحظه می‌شود، مکان اصلی رواج داستان‌های کوراوغلو آذربایجان بوده و نخستین ‏روایت‌های آن را الکساندر خوچکو (خودزکو)ی لهستانی از آوازهای آشیق‌های آذربایجان ایران گرد ‏آورده‌است. به علاوه، حتی در زبان مادری رضا، یعنی گیلکی نیز ضرب‌المثل‌هایی دربارهٔ «کوره‌غولی» ‏‏(کوراوغلو) می‌گفتند.‏

ناشر با کمک من (که در پادگانی دورافتاده در تبعید به‌سر می‌بردم) و با زحمت بسیار، متن شعرهای ‏کتاب را با حروف لاتین تایپ کرد. اما دسترسی به ماشین تایپی با الفبای ویژهٔ ترکیه آسان نبود. ‏به‌ناگزیر من خود با دست علامت‌های ویژه را رو و زیر حروفی مثل ‏ğ، ‏ç، ‏ş، و ... گذاشتم، و به ناشر ‏سپردم.‏

اکنون شهریور ۱۳۵۷ بود، به گمانم ادارهٔ نگارش را منحل کردند، سدّ عنایت‌الله رضا از سر راه ‏کتاب‌های آذربایجانی و مربوط به آذربایجان برداشته شد، و این کتاب و ده‌ها کتاب و نشریهٔ دیگر از ‏کتابخانهٔ ملی ایران شمارهٔ ثبت دریافت کردند، و چاپ و منتشر شدند. اما دستگاه پشت پردهٔ ‏سانسور، یعنی ساواک، هنوز بر سر کار بود و در آخرین مرحلهٔ پیش از چاپ ناشر را واداشتند که ‏تکه‌ای از متن کتاب را پاک کند. این را می‌توان در پایان ص ۳۹ و آغاز ص ۴۰ کتاب به‌روشنی دید. ‏تاریخ من‌درآوردی «شاهنشاهی» را هم هنوز لغو نکرده‌بودند و در آغاز این کتاب تاریخ ۳۷/۶/۶ دیده ‏می‌شود. منظور ۶ شهریور ۲۵۳۷ «شاهنشاهی» است، معادل ۱۳۵۷.‏

در افشای رضا مقاله‌ای مستند نوشته‌ام به نام «حکایت آن که اهل این کار نبود» که در این نشانی ‏می‌توان آن را خواند.

ترجمهٔ این کتاب در پی استقبال باورنکردنی از کتابچهٔ «اپرای کوراوغلو» بود، که در دانشگاه‌های ‏سراسر کشور و در محافل دانشجویی، و بیرون از آن، به پدیده‌ای شگفت‌انگیز تبدیل شده‌بود. دربارهٔ ‏آن پدیده مقاله‌ای نوشته‌ام با عنوان «اپرای کوراوغلو در میان دانشجویان» که آن را در مجلهٔ ‏‏«تریبون» شمارهٔ ۱۰ یا در این نشانی می‌توان خواند.

متن کامل ترکی اپرای کوراوغلو، همراه با ترجمهٔ من به فارسی در این نشانی موجود است.

در زمینهٔ حماسه‌های مشابه نیز بخشی از کتاب «حماسه‌های شفاهی آسیای میانه» نوشتهٔ ‏پژوهشگر بریتانیایی خانم نورا چادویک را در پادگان تبعیدگاهم ترجمه کردم که سال‌ها بعد، پس از ‏یافتن مجدد دست‌نوشت ترجمه، منتشر شد و در این نشانی موجود است.

پس از انتشار کتاب «حماسه‌های شفاهی...» دو تن از دوستان گرامی تشویقم می‌کردند و دو ‏شیوهٔ متفاوت را برای ادامهٔ کار در همان زمینه پیشنهاد می‌کردند. اما من مخالف بودم و در ‏نوشته‌ای کوتاه برایشان توضیح دادم که چرا حماسهٔ کوراوغلو در آن میان یگانه است و میلی برای ‏ادامهٔ کار در زمینهٔ دیگر حماسه‌ها ندارم. آن نوشته در این نشانی در دسترس است.

با سپاس از «باشگاه ادبیات» که «حماسه‌های شفاهی آسیای میانه» را پیشتر منتشر کرده، و ‏اکنون «تحلیلی بر حماسهٔ کوراوغلو» را بازنشر می‌کند.‏

نسخهٔ اسکن‌شدهٔ کتاب را می‌توان به رایگان از این نشانی دریافت کرد.‏

استکهلم – ۱۳ نوامبر ۲۰۲۵‏

No comments: