11 January 2023

از جهان خاکستری - ۱۲۷

کارخانهٔ پپسی‌کولا، تهران، دههٔ ۱۳۴۰
امروز با شنیدن این که در سال‌های دور، آشنایی «با یک زن کاباره‌ای ازدواج کرد»، اصطلاح «زن ‏کاباره‌ای» مرا به فکر فرو برد.‏

دانشجوی سال سوم دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف) بودم. سال ۱۳۵۳. شامگاهی، پس از ‏خسته شدن از تنها نشستن در «اتاق موسیقی» دانشگاه و گوش دادن به موسیقی خیلی جیلی ‏جدی، به سوی اتاق دلگیر دانشجویی مشترک با تقی در خیابان هاشمی، بین خیابان‌های جیحون و ‏کارون روان شدم.

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

05 January 2023

نظیرووا و امیروف در رادیوی سوئد

پیش از ظهر دوشنبه دوم ژانویه، زیر دیالیز، با شنیدن نام فیکرت امیروف (سرایندهٔ «شور» معروف) از رادیو، گوش‌هایم تیز شد: ‏نخست قطعهٔ «رقص» از «شش قطعه برای فلوت» اثر او را پخش کردند، و پس از ساعتی بخش ‏نخست از «کنسرتو برای پیانو و ارکستر روی تم‌های عربی» اثر مشترک المیرا نظیرووا و فیکرت امیروف پخش شد.

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

01 January 2023

گرامی باد یاد شاعر بزرگ مفتون امینی

با یاد مفتون امینی
شعری که شاعرش را نوشت
*

شاعر نیستم تا سوگواره‌ای برایش بسرایم، یا شعرشناس نیستم تا شعرهایش را تحلیل کنم؛ تنها ‏یک خوانندهٔ معمولی، که کلام شاعرانه‌اش بر دلم می‌نشست، و اکنون او دیگر نیست...

در آغاز دههٔ ۱۳۵۰از دور، و با شعرهایش از مجموعهٔ «کولاک» می‌شناختمش. کتاب «کولاک» در خوابگاه دانشجویی دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف) در خیابان زنجان میان دانشجویان آذربایجانی دست‌به‌دست می‌گشت، و من هم یکی از آن‌ها بودم.

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏