خبر رسید که استاد محبوب دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر) در دههی ۱۳۵۰ و سالهای پس از آن، دکتر ناصر نفری، از جهان رفتهاست.
او در سال ۱۳۵۱ استاد فیزیک ۲ من بود؛ استادی بسیار دانشمند و توانمند، که در کلاس درس میتوانست با دانشجویان ارتباطی خوب برای انتقال دانشاش برقرار کند. او بر خلاف بسیاری استادان دیگر که خود را «میگرفتند» و اجازه نمیدادند دانشجویان به آنان نزدیک شوند، بیرون از کلاس نیز ارتباطی در سطحی برابر با دانشجویانش برقرار میکرد: بسیار «خاکی» و «مردمی».
او در بسیاری از برنامههای کوهنوردی دانشجویان شرکت میکرد، و من نیز در چند برنامه با او و دوستانم همنوردی کردم. رفتار دکتر ناصر نفری در طول آن برنامهها هم هیچ تفاوتی با دیگر همنوردان نداشت، و هیچگونه مرز استاد – شاگردی در رفتار او احساس نمیشد.
دکتر نفری در میان استادان دانشگاه نیز محبوبیت داشت و در بسیاری از امور مشترک استادان از فعالان و پیشتازان حل مشکلات آنان بود، از قبیل مشکلات مسکن و سطح حقوق و غیره.
در بهار سال ۱۳۵۷ (اگر سال را اشتباه نکنم) دکتر ناصر نفری از پیشتازان و رهبران اعتراض و بستنشینی استادان دانشگاه صنعتی آریامهر بود. سابقهی این اعتراض و اقدام چنین بود که شاه گویا چندی پس از تأسیس دانشگاه صنعتی آریامهر بر این قرار آمد که این دانشگاه را به «دانشگاه علوم و فنون نظامی» تبدیل کند، و در عوض دانشگاه صنعتی آریامهر به اصفهان منتقل شود. هنگام ورود من به دانشگاه در سال ۱۳۵۰، چند نفر از دانشجویان دانشکدهی افسری ارتش را بدون کنکور وارد دانشگاه صنعتی آریامهر تهران کردند.
همزمان با پیشرفت ساختمان دانشگاه صنعتی آریامهر اصفهان، زمزمههای انتقال دانشگاه ما به اصفهان، و تعطیلی دورهی لیسانس مهندسی در دانشگاه صنعتی آریامهر تهران، و به موازات آن صدای اعتراض دانشجویان و استادان این دانشگاه شدت میگرفت. دکتر ناصر نفری و برخی دیگر از استادان برای این، و چند موضوع دیگر، اقدام به بستنشینی در دانشگاه کردند، و هنگامی که اعلام شد که دانشگاه صنعتی آریامهر برای سال تحصیلی ۱۳۵۷-۵۸ دانشجو نمیپذیرد، استادان معترض اعلام کردند که خودسرانه کنکور جداگانهای برای پذیرش دانشجو در این دانشگاه برگزار خواهند کرد.
اما رویدادها مسیر دیگری پیمود: در مردادماه همان سال، همزمان با اوج گرفتن امواج انقلابی که در راه بود، با تغییر نخستوزیر، برنامهی انتقال دانشگاه صنعتی آریامهر تهران به اصفهان، و قطع پذیرش دانشجو در تهران، پس گرفته شد و اقدام اعتراضی استادان ما به پایان رسید. من یک سال پیش از آن فارغالتحصیل شدهبودم.
یاد استاد گرانقدرم دکتر ناصر نفری همواره زنده و گرامی باد!
1 comment:
مرسی شیوا جان به خاطر اطلاعات خوب
Post a Comment