24 March 2022

کاسه‌ی داغ‌تر از آش؟

می‌پرسند و می‌پرسند. زخم‌زبان می‌زنند و کنایه می‌زنند و تمسخر می‌کنند، که چرا هیچ نمی‌گویی ‏از جنگ؟

چه بگویم؟ مگر نمی‌دانید که از جنگ بیزارم؟ کدام انسان دارای احساس هم‌دردی‌ست که حتی ‏زمین خوردن انسانی دیگر را ببیند و دلش به‌درد نیاید، که ندود به سوی او تا کمکش کند؟

من هم یکی از کسانی هستم که از کودکی، پیش از آن‌که بدانم ایدئولوژی چیست و سوسیالیسم ‏کدام است، همواره جانب مظلومان و ستم‌دیدگان بوده‌ام. و برای آن که دراز نگویم و به جنگ برسم:

آری، در جنگ ویتنام جانب ویتنامی‌های مظلوم شمالی بودم که امریکا از آن‌سوی زمین آمده‌بود و ‏بمب بر سرشان می‌ریخت؛

در جنگ عراق و ایران، تا آزاد شدن خرمشهر جانب مردم مظلوم خوزستان بودم که عراق خانه‌شان ‏را اشغال و ویران کرده‌بود، و می‌خواستم که متجاوز از خانه‌هایشان بیرون برود. فرق نمی‌کرد: از هر ‏دو رژیم عوضی صدام‌حسین و خمینی بیزار بودم؛

در جنگ قراباغ خواستار پیروزی آذربایجان بودم که ارمنستان به ناحق سرزمین‌هایش را اشغال و ‏ویران کرده‌بود، بی آن‌که از رژیم علی‌یف دل خوشی داشته‌باشم؛

‏... و آری، صحنه‌های دلخراش و رقت‌انگیز ویرانی و خون و مرگ و آوارگی انسان‌ها را می‌بینم، که ‏همه در سرزمین اوکرایین، و از سرزمین اوکرایین هستند، نه از جایی یا شهری در روسیه. و این ‏روشن‌تر از هر استدلال دیگری به من می‌گوید که اوکرایین است که مظلوم واقع شده، و روسیه ‏است که ظالم است و متجاوز و قاتل. به همین سادگی!‏

حال می‌خواهید کاسه‌ی داغ‌تر از آش بشوم و یقه بدرانم و گلو پاره کنم؟ بگذار مردمان خودشان ‏تکلیف خودشان را معلوم کنند. هفت هزار نفر از دانشمندان و دانشگاهیان روسیه خود به ‏رهبرانشان اعتراض کردند که چرا به کشور همسایه تجاوز کرده‌اند، و من اعتراضشان را بازتاب دادم. ‏می‌خواهید من از آن‌ها جلو بزنم؟ مگر من کیستم و چکاره‌ام؟

No comments: