1- پیوتر ایلیچ چایکوفسکی آهنگساز بزرگ روس در سال 1880 برای گریز از فاجعهی پس از یک ازدواج ناموفق و فراموش کردن ناراحتیها، همراه با برادرش به شهر رم، پایتخت ایتالیا سفر کرد. او در نامهای از آنجا برای پشتبان بزرگش "مادام فونمک" نوشت که بر پایهی ملودیهای ایتالیایی که در کوچه و بازار شنیده و نیز تکههایی از نوتهایی که دیده، یک اثر جالب تازه آفریدهاست. نام این اثر دیرتر "کاپریچیوی ایتالیایی" نهاده شد و نخستین بار در دسامبر همان سال در مسکو اجرا شد.
من در سالهای کودکی و نوجوانی بخشهایی از این اثر زیبا را بر متن نمایشنامههای رادیویی میشنیدم، و شیفتهی آن بودم، بی آنکه بدانم نام آن چیست و اثر کیست. سالها دیرتر در "اتاق موسیقی" دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف) بود که صفحهی آن را یافتم.
در این نشانی آن را بشنوید. چند دقیقهای باید صبر کنید تا اثر به "جاهای خوبش" برسد!
2- مارک زاکربرگ آفرینندهی فیسبوک و کارشناسان شرکت او در یک بررسی استراتژیک برای آیندهی شبکههای اجتماعی، و بهویژه فیسبوک، به این نتیجه رسیدهاند که زمان مرگ کلام نوشتاری در این شبکهها فرا رسیده، و به زودی شکل بیان مفاهیم و مطالب بیشتر و بیشتر به سوی تصویر متحرک و زنده، یعنی پخش کلیپهای ویدئویی زنده خواهد رفت. در همین لحظه ویدئوهای زنده که در فیسبوک منتشر میشود، رتبهبندی هفت بار بالاتر از یک نوشتهی عادی دارد. شرح ماجرا را در این نوشته بخوانید (به سوئدی، میتوان با گوگل ترجمه کرد).
3- بهتازگی با گروهی از دوستان سفری ده روزه به ایتالیا کردم. اگر دو سه سال پیش بود، بیگمان سفرنامهای مفصل با جزئیات مینوشتم، اما اکنون با نداشتن وقت و انرژی، و اکنون که کلام نوشتاری در این شبکهها بی ارجتر میشود، تنها فهرستی از جاهایی که رفتیم و دیدیم مینویسم، و چند عکس به آن میافزایم، باشد که گامی بهسوی آن بیان تصویری بردارم، هرچند که اینها تصاویر متحرک زنده نیستند. در هر حال، این است "کاپریچیوی ایتالیایی" من!
نخست به میلان رفتیم، و در فرودگاه یک اتوموبیل بزرگ کرایه کردیم، و راندیم بهسوی نخستین ویلایی که کرایه کردهبودیم، نزدیک ساحل غربی دریاچهی گاردا Lago del Garda. نام اینجا "خانهی زیتونستانهای گاردا"ست، در روستای "بهشت" Paradiso در Puegnago sul Garda, Lombardia. چهار شب اینجا پایگاهمان بود و از آنجا هر روز به اطراف سفر کردیم. هنگام ورودمان خانم صاحبخانه نان و پنیر و سالامی و شراب سفید خنک برایمان روی میز گذاشت، و رفت. بامدادان آبتنی در استخر ویلا، در میان چمن و گل و گیاه، صفا داشت. خانم صاحبخانه اجازه داد که از یک درخت پر از ازگیل ژاپنی بسیار آبدار و خوشمزه (به ایتالیایی nespole، به انگلیسی loquat، به سوئدی japansk mispel) هر قدر میخواهیم بچینیم و بخوریم. چه کیفی داشت!
جاهایی که در آن اطراف دیدیم، اینها بودند: شهرک سالو Salò زادگاه گاسپارو سالو Gasparo Da Salò (1540 – 1609) مخترع ویولون، باغ شگفتانگیز و باورنکردنی ریویرا Gardone Riviera، شهر بسیار زیبای Riva del Garda در انتهای شمالی دریاچهی گاردا، شهر ساحلی Desenzano del Garda و بقایای یک ویلای باستانی از دوران امپراتوری رم، شبهجزیره و روستای سیرمیونه Sirmione،شهر ورونا Verona، آمفیتئاتر معروف آن Arena، و خانهی ژولیت (معشوقهی رومئو)، پل آجری قدیمی و قصر کاستلوکچیو Castelvecchio، و تاکستانها و شرابسازیهای والپولیچلا Valpolicella.
روز پنجم بهسوی اقامتگاه بعدیمان، ویلایی بسیار بزرگ در دهکدهی اوسماته Osmate, Lombardia، کنار دریاچه کوچک موناته Lago di Monate، نزدیک دریاچه ماجیوره Lago Maggiore رهسپار شدیم. اینجا از پذیرایی "زنده" خبری نبود، اما مقادیر زیادی ماکارونی و نان و مواد دیگر در آشپزخانه برایمان گذاشته بودند تا به ذائقهی خود بپزیم و بخوریم. اینجا نیز یک درخت گیلاس بود، با گیلاسهای نارس و ترش.
این جاها را در آن اطراف دیدیم: شهر زیبای لاونو Laveno با "تله کابین" بسیار بلندش و چشمانداز زیبا برفراز دریاچه ماجیوره، شهر ترمتزو Tremezzo در ساحل دریاچهی کومو Como و باغ افسانهای ویلا کارلوتا Villa Carlotta، با قایق تا آنسوی دریاچه و شهرک نقلی بلاجیو Bellagio، دیر سانتا کاترینا دل ساسو Santa Caterina del Sasso در ساحل دریاچه ماجیوره، و شهر رنو Reno. در شهر آنگرو Angero پس از دیدار از قلعه بزرگ آن، مسابقهی فوتبال سوئد و ایتالیا را در یک بار تماشا کردیم (و سوئد باخت!).
روز نهم به آخرین اقامتگاهمان، یک هتل – آپارتمان در میلان رفتیم، کلیسای جامع شهر، گالری ویتوریو امانوئل دوم Galleria Vittorio Emanuele II، و شاهکار لئوناردو داوینچی تابلوی "شام آخر" را در کنار صومعهی سانتا ماریا دل گراتسیه Santa Maria delle Grazie تماشا کردیم.
روز دهم هنگام بازگشت از فرودگاه لیناتهی میلان به استکهلم بود. کل این ماجرا، با بلیت هواپیما و کرایهی ماشین و کرایهی ویلاها و سوخت و بلیتهای موزهها و جاهای دیدنی، و خورد و خوراک در رستوران و نوشیدن شرابهای خوب، منهای خریدهای شخصی، نفری چیزی نزدیک به 11000 کرون سوئد آب خورد، که به نظر من خیلی خوب است. و این هم بیان تصویری:
من در سالهای کودکی و نوجوانی بخشهایی از این اثر زیبا را بر متن نمایشنامههای رادیویی میشنیدم، و شیفتهی آن بودم، بی آنکه بدانم نام آن چیست و اثر کیست. سالها دیرتر در "اتاق موسیقی" دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف) بود که صفحهی آن را یافتم.
در این نشانی آن را بشنوید. چند دقیقهای باید صبر کنید تا اثر به "جاهای خوبش" برسد!
2- مارک زاکربرگ آفرینندهی فیسبوک و کارشناسان شرکت او در یک بررسی استراتژیک برای آیندهی شبکههای اجتماعی، و بهویژه فیسبوک، به این نتیجه رسیدهاند که زمان مرگ کلام نوشتاری در این شبکهها فرا رسیده، و به زودی شکل بیان مفاهیم و مطالب بیشتر و بیشتر به سوی تصویر متحرک و زنده، یعنی پخش کلیپهای ویدئویی زنده خواهد رفت. در همین لحظه ویدئوهای زنده که در فیسبوک منتشر میشود، رتبهبندی هفت بار بالاتر از یک نوشتهی عادی دارد. شرح ماجرا را در این نوشته بخوانید (به سوئدی، میتوان با گوگل ترجمه کرد).
3- بهتازگی با گروهی از دوستان سفری ده روزه به ایتالیا کردم. اگر دو سه سال پیش بود، بیگمان سفرنامهای مفصل با جزئیات مینوشتم، اما اکنون با نداشتن وقت و انرژی، و اکنون که کلام نوشتاری در این شبکهها بی ارجتر میشود، تنها فهرستی از جاهایی که رفتیم و دیدیم مینویسم، و چند عکس به آن میافزایم، باشد که گامی بهسوی آن بیان تصویری بردارم، هرچند که اینها تصاویر متحرک زنده نیستند. در هر حال، این است "کاپریچیوی ایتالیایی" من!
نخست به میلان رفتیم، و در فرودگاه یک اتوموبیل بزرگ کرایه کردیم، و راندیم بهسوی نخستین ویلایی که کرایه کردهبودیم، نزدیک ساحل غربی دریاچهی گاردا Lago del Garda. نام اینجا "خانهی زیتونستانهای گاردا"ست، در روستای "بهشت" Paradiso در Puegnago sul Garda, Lombardia. چهار شب اینجا پایگاهمان بود و از آنجا هر روز به اطراف سفر کردیم. هنگام ورودمان خانم صاحبخانه نان و پنیر و سالامی و شراب سفید خنک برایمان روی میز گذاشت، و رفت. بامدادان آبتنی در استخر ویلا، در میان چمن و گل و گیاه، صفا داشت. خانم صاحبخانه اجازه داد که از یک درخت پر از ازگیل ژاپنی بسیار آبدار و خوشمزه (به ایتالیایی nespole، به انگلیسی loquat، به سوئدی japansk mispel) هر قدر میخواهیم بچینیم و بخوریم. چه کیفی داشت!
جاهایی که در آن اطراف دیدیم، اینها بودند: شهرک سالو Salò زادگاه گاسپارو سالو Gasparo Da Salò (1540 – 1609) مخترع ویولون، باغ شگفتانگیز و باورنکردنی ریویرا Gardone Riviera، شهر بسیار زیبای Riva del Garda در انتهای شمالی دریاچهی گاردا، شهر ساحلی Desenzano del Garda و بقایای یک ویلای باستانی از دوران امپراتوری رم، شبهجزیره و روستای سیرمیونه Sirmione،شهر ورونا Verona، آمفیتئاتر معروف آن Arena، و خانهی ژولیت (معشوقهی رومئو)، پل آجری قدیمی و قصر کاستلوکچیو Castelvecchio، و تاکستانها و شرابسازیهای والپولیچلا Valpolicella.
روز پنجم بهسوی اقامتگاه بعدیمان، ویلایی بسیار بزرگ در دهکدهی اوسماته Osmate, Lombardia، کنار دریاچه کوچک موناته Lago di Monate، نزدیک دریاچه ماجیوره Lago Maggiore رهسپار شدیم. اینجا از پذیرایی "زنده" خبری نبود، اما مقادیر زیادی ماکارونی و نان و مواد دیگر در آشپزخانه برایمان گذاشته بودند تا به ذائقهی خود بپزیم و بخوریم. اینجا نیز یک درخت گیلاس بود، با گیلاسهای نارس و ترش.
این جاها را در آن اطراف دیدیم: شهر زیبای لاونو Laveno با "تله کابین" بسیار بلندش و چشمانداز زیبا برفراز دریاچه ماجیوره، شهر ترمتزو Tremezzo در ساحل دریاچهی کومو Como و باغ افسانهای ویلا کارلوتا Villa Carlotta، با قایق تا آنسوی دریاچه و شهرک نقلی بلاجیو Bellagio، دیر سانتا کاترینا دل ساسو Santa Caterina del Sasso در ساحل دریاچه ماجیوره، و شهر رنو Reno. در شهر آنگرو Angero پس از دیدار از قلعه بزرگ آن، مسابقهی فوتبال سوئد و ایتالیا را در یک بار تماشا کردیم (و سوئد باخت!).
روز نهم به آخرین اقامتگاهمان، یک هتل – آپارتمان در میلان رفتیم، کلیسای جامع شهر، گالری ویتوریو امانوئل دوم Galleria Vittorio Emanuele II، و شاهکار لئوناردو داوینچی تابلوی "شام آخر" را در کنار صومعهی سانتا ماریا دل گراتسیه Santa Maria delle Grazie تماشا کردیم.
روز دهم هنگام بازگشت از فرودگاه لیناتهی میلان به استکهلم بود. کل این ماجرا، با بلیت هواپیما و کرایهی ماشین و کرایهی ویلاها و سوخت و بلیتهای موزهها و جاهای دیدنی، و خورد و خوراک در رستوران و نوشیدن شرابهای خوب، منهای خریدهای شخصی، نفری چیزی نزدیک به 11000 کرون سوئد آب خورد، که به نظر من خیلی خوب است. و این هم بیان تصویری:
با مخترع ویولون |
باغ ریویرا و مجسمه زنی که گیسو بر آبشار میشوید |
نمایی از شهر ریوا دل گاردا |
یادبود خلبانان آزمایش پرواز با سرعتهای بالا، دسینزانو |
آمفیتئاتر ورونا |
ویلای ما در روستای "بهشت" |
پلکان دیر سانتا کاترینا دل ساسو |
کلیسای جامع میلان |
شام آخر |
لاونو |
No comments:
Post a Comment