28 December 2014

موج نهم

چندی پیش خبر برگزاری نمایشگاه نقاشی "از تزارها تا کمیسرهای خلق" را این‌جا در کنار تصویری از ‏تابلوی معروف به "مونالیزای شوروی" نوشتم. این روزها فرصتی دست داد تا با دوستی به دیدن خود ‏نمایشگاه برویم.‏

این نمایشگاه کوچک‌تر از آن‌یکی‌ست که سه سال پیش با عنوان "پیشتازان نقاشی روسی" در ‏استکهلم برگزار شد و تابلوهای کم‌شمارتری در آن به نمایش گذاشته‌اند. اما این‌جا نیز پر است از ‏شاهکارهای بزرگ نقاشی، از جمله از مارک شاگال، واسیلی کاندینسکی، و...‏

غافلگیری و شگفتی بزرگ برای من روبه‌رو شدن با یکی از آثار معروف ایوان آیوازوفسکی بود به‌نام ‏‏"موج نهم". بسیاری از آثار آیوازوفسکی موضوع دریای طوفانی، کشتی‌شکستگان، و نبرد رزمناوها را ‏دارد. اما ایستادن در برابر این تابلو در ابعاد اصلی 5 متر در سه متر و نیم مو بر تنم راست کرد. آن‌گاه ‏که در سال‌های دانشجویی آلبوم آیوازوفسکی را ورق می‌زدم و در میان موج‌های خروشان دریاهای ‏او غرق می‌شدم، همواره خیال می‌کردم که رد پای قلم موی او در تصاویر کوچک آلبوم ناپدید ‏شده‌است. اما اکنون هیچ ردی از قلم‌مو بر آب و دریا و موج‌های او در تابلوی اصلی نیز ندیدم: آن ‏رنگ‌های شگفت‌انگیز آب، آن بازی نور بر سطح آب، آن موج‌های کف بر لب این‌جا نیز مرا با خود ‏می‌بردند: سرمای آب را بر پوست تنم حس می‌کردم، صدای ریزش آب از دکل شکسته‌ی کشتی و ‏طناب‌های آن را می‌شنیدم. چه اثر بزرگی!‏

اثر بزرگ باریس گریگوری‌یف نیز این‌جاست که بازیگر و کارگردان بزرگ تئاتر شوروی وسه‌والود ‏مه‌یرهولد ‏Vsevolod Meyerhold‏ را در رقصی شیطانی همراه با یک چهره‌ی ثانوی نشان می‌دهد. ‏اما یکی دیگر از زیباترین آثار موجود در نمایشگاه، "کودکان" اثر مشترک برادران تکاچوف (آلکسه‌ی و ‏سرگئی) ‏Aleksei & Segei Tkachev‏ است. به‌روشنی می‌دیدم که از تماشای آن بغض گلوی دوست همراهم را ‏نیز گرفته و چشمان او نیز نمناک شده‌است: اینان دخترکان سالی پس از جنگ بزرگ‌اند.‏

نمی‌دانم چرا مجموعه‌ی تابلوهای این نمایشگاه تابلویی را که نزدیک چهل سال بود فراموشش ‏کرده‌بودم ناگهان به یادم آورد و جای خالی آن را حس کردم: بخش میانی از یک تابلوی سه لته‌ای ‏‏(‏Triptich‏) به‌نام "کمونیست‌ها" اثر نقاش معاصر روس گلی کارژف ‏Gely Korzhev (1925-2012)‎‏: ‏چهره و نگاه مصمم، و نیرویی که از بازوان این کارگر انقلابی می‌تراود، در جوانی‌ها دریایی از احساس در دلم ‏می‌انگیخت.‏

نمایشگاه "از تزارها تا کمیسرهای خلق" تا 11 ژانویه در آکادمی هنرهای استکهلم برپاست.‏

برای تصاویر بزرگ‌تر روی آن‌ها کلیک کنید.‏

1 comment:

Anonymous said...

شیواجان
دو سه سال پیش دوست عزیزت آقای بهروز در جدل های قلمی اش و همچنین آقای محمد، که مدتی است دیگر کامنتی نمی گذارند، اشاره کردند به این که در دوران شوروی به دلیل رویکرد سرکوبگرانه به اندیشه ورزی و هنر اساسا اثر هنری ایجاد نشد و هرچه بود مشق های دستوری بود که به همین دلیل تاریخ مصرف داشتند و.... اما نوشته تو یادمان می آورد که علی رغم رویه های نادرستی که وجود داشته اما آش به آن شوری هم نبوده و هنر در هر دوره ای راه خود را پیدا می کند و قد می کشد. من اطلاعات هنری تو را ندارم اما یادم هسست که پاسخی به آقاین بهروز و محمد ندادی حتی در یک عبارت کوتاه. به هرحال از این که ما را هم در جریان دنیای هنر می گذاری بسیار متشکرم
خواننده دوستدار تو