شانزده هفده ساله بودم، بهگمانم در سال 1348، که فیلم "راز کیهان" (اودیسه فضایی، یا اودیسه 2001) ساختهی استنلی کوبریک را در سینمای "نوین" اردبیل دیدم، و یک صحنهی تکاندهندهی آن برای همیشه بر خاطرم نقش بست: آنجا که کامپیوتر "هال" HAL بند ناف یک فضانورد را، یعنی رشتهای را که فضانورد را به کشتی فضایی وصل میکرد، میبرد، و فضانورد، چرخزنان، در فضای تاریک و بیپایان رها میشود و جان میدهد.
بسیاری از صحنههای آن فیلم در سکوت سپری میشود و حتی موسیقی متن ندارد، زیرا در فضا هیچ صدایی شنیده نمیشود. در 25 دقیقهی نخست و 23 دقیقهی پایانی فیلم نیز هیچ گفتوگویی، هیچ صدای انسانی وجود ندارد. انسان و صدای انسان در فضا پدیدههای ناچیزیست. فیلم دیگری نیز که دوست دارم، "بیگانه" Alien، یک عنوان ثانوی دارد: "در فضا هیچکس فریاد تو را نمیشنود".
دیشب رفتم و فیلم "جاذبه" Gravity را در سینما و با عینک سهبعدی دیدم. اینجا نیز در آغاز بر پرده میخوانیم که: "در مدار زمین گرما تا 125 درجه و سرما تا 100 درجه در نوسان است، هوایی نیست، جاذبه نیست... در فضا نمیتوان زندگی کرد..."
و داستان همین است: انسان زمین را لازم دارد تا بتواند زنده بماند. او حتی زیر آب هم نمیتواند زندگی کند؛ زمین را، روی زمین را؛ زمین سخت را لازم دارد که جاذبه داشتهباشد، هوا داشتهباشد، تا او بتواند نفس بکشد، با پاهای خود بر آن بایستد و روی آن راه برود.
فیلم صحنههای زیبایی دارد با چشمانداز زمین از فضا، و نیز جلوههای فنی و تصویری جالب و واقعنما. اینجا خرد و ناچیز بودن انسان در برابر نیروهای طبیعت و در برابر فضا و کهکشان بهخوبی دیده میشود و احساس میشود، و نیز میبینیم چگونه انسان کنجکاو و کاوشگر، انسان آفرینشگر با کوششی خستگیناپذیر مرزهای داناییها و تواناییهای خود را دورتر و دورتر میبرد، حتی به بهای جان خود و رفتن به جاهایی که زندگی در آن ممکن نیست.
و بد نیست بدانید که حادثهای که در فیلم رخ میدهد، پایههای علمی دارد و بر فرضیهی "سندرم زنجیرهای کسلر" Kessler Cascading Syndrome استوار است که در سال 1978 توسط دانشمند ناسا دانلد کسلر مطرح شد.
اما باید هشدار دهم که اگر علاقهای به فضا و تکنیک و مهندسی ندارید، شاید فیلم برایتان جالب نباشد! هنرپیشهی اصلی فیلم، ساندرا بولاک ِ بهزودی پنجاهساله که برای این نقش شش ماه تمرینهای فیزیکی کرده و نفسزدنهای او یکی از راههای انتقال احساس او به ماست، در صحنهای فریاد میزند: "من متنفرم از فضا"!
بسیاری از صحنههای آن فیلم در سکوت سپری میشود و حتی موسیقی متن ندارد، زیرا در فضا هیچ صدایی شنیده نمیشود. در 25 دقیقهی نخست و 23 دقیقهی پایانی فیلم نیز هیچ گفتوگویی، هیچ صدای انسانی وجود ندارد. انسان و صدای انسان در فضا پدیدههای ناچیزیست. فیلم دیگری نیز که دوست دارم، "بیگانه" Alien، یک عنوان ثانوی دارد: "در فضا هیچکس فریاد تو را نمیشنود".
دیشب رفتم و فیلم "جاذبه" Gravity را در سینما و با عینک سهبعدی دیدم. اینجا نیز در آغاز بر پرده میخوانیم که: "در مدار زمین گرما تا 125 درجه و سرما تا 100 درجه در نوسان است، هوایی نیست، جاذبه نیست... در فضا نمیتوان زندگی کرد..."
و داستان همین است: انسان زمین را لازم دارد تا بتواند زنده بماند. او حتی زیر آب هم نمیتواند زندگی کند؛ زمین را، روی زمین را؛ زمین سخت را لازم دارد که جاذبه داشتهباشد، هوا داشتهباشد، تا او بتواند نفس بکشد، با پاهای خود بر آن بایستد و روی آن راه برود.
فیلم صحنههای زیبایی دارد با چشمانداز زمین از فضا، و نیز جلوههای فنی و تصویری جالب و واقعنما. اینجا خرد و ناچیز بودن انسان در برابر نیروهای طبیعت و در برابر فضا و کهکشان بهخوبی دیده میشود و احساس میشود، و نیز میبینیم چگونه انسان کنجکاو و کاوشگر، انسان آفرینشگر با کوششی خستگیناپذیر مرزهای داناییها و تواناییهای خود را دورتر و دورتر میبرد، حتی به بهای جان خود و رفتن به جاهایی که زندگی در آن ممکن نیست.
و بد نیست بدانید که حادثهای که در فیلم رخ میدهد، پایههای علمی دارد و بر فرضیهی "سندرم زنجیرهای کسلر" Kessler Cascading Syndrome استوار است که در سال 1978 توسط دانشمند ناسا دانلد کسلر مطرح شد.
اما باید هشدار دهم که اگر علاقهای به فضا و تکنیک و مهندسی ندارید، شاید فیلم برایتان جالب نباشد! هنرپیشهی اصلی فیلم، ساندرا بولاک ِ بهزودی پنجاهساله که برای این نقش شش ماه تمرینهای فیزیکی کرده و نفسزدنهای او یکی از راههای انتقال احساس او به ماست، در صحنهای فریاد میزند: "من متنفرم از فضا"!
1 comment:
من هنوز فیلم راز کیهان رو ترجیح میدم با اینکه فیلم اخیر بسیا صحنههای زیبایی داره
Post a Comment