هفتهی گذشته با دوستی به دیدن بالت "ژولیت و رومئو" با رقصنگاری (کورئوگرافی) هنرمند بزرگ و نامآور سوئدی ماتس ائک Mats Ek رفتیم. پیشترها دربارهی نبوغ ماتس ائک در آفریدن رقص مدرن نوشتهام، و نمونهای که آوردم صحنههایی از بالت کارمن با موسیقی رادیون شّدرین (شچدرین) با الهام از اپرای ژرژ بیزه بود.
این بار، پس از نزدیک بیست سال، ماتس ائک به سراغ موسیقی پیوتر چایکوفسکی رفته، تکههایی از آفریدههای گوناگون او را پشت هم ردیف کرده و نمایشی بسیار دیدنی از رقص مدرن و دراماتیک برای برنامهای دو ساعته آفریدهاست. جالب آن است که هیچ تکهای از بالتهای سهگانهی چایکوفسکی (فندقشکن، دریاچهی قو، و زیبای خفته) در این نمایش بهکار نرفتهاست، و باز جالب (برای من) آنکه تکهی بسیار شورانگیزی از "سنفونی مانفرد" چایکوفسکی که من آن را "آزمون آتش" نامیدم، دو بار در این نمایش تکرار میشود.
دیدن این نمایش ِ رقص ِ مدرن را به همهی شما دوستداران موسیقی کلاسیک و بالت توصیه میکنم. همهی شبهای این نمایش تا ماهی پس از آغاز پاییز نیز تا واپسین صندلی فروش رفتهاست. اما، چه دیدی، اگر بشتابید، شاید تا پایان سال جایی گیرتان بیاید!
دربارهی نام نمایش، ماتس ائک در مصاحبهای گفتهاست که آوردن نام ژولیت پیش از رومئو را از دیدن صحنههایی از جنبش مردم در "بهار عربی" و نقش زنان در آنها الهام گرفتهاست، اما، راستش را بخواهید، من تکیهای روی نقش ژولیت در رقصنگاری او ندیدم و هیچ نفهمیدم اگر نمایش را "رومئو و ژولیت" مینامید، چه فرقی میکرد.
این بار، پس از نزدیک بیست سال، ماتس ائک به سراغ موسیقی پیوتر چایکوفسکی رفته، تکههایی از آفریدههای گوناگون او را پشت هم ردیف کرده و نمایشی بسیار دیدنی از رقص مدرن و دراماتیک برای برنامهای دو ساعته آفریدهاست. جالب آن است که هیچ تکهای از بالتهای سهگانهی چایکوفسکی (فندقشکن، دریاچهی قو، و زیبای خفته) در این نمایش بهکار نرفتهاست، و باز جالب (برای من) آنکه تکهی بسیار شورانگیزی از "سنفونی مانفرد" چایکوفسکی که من آن را "آزمون آتش" نامیدم، دو بار در این نمایش تکرار میشود.
دیدن این نمایش ِ رقص ِ مدرن را به همهی شما دوستداران موسیقی کلاسیک و بالت توصیه میکنم. همهی شبهای این نمایش تا ماهی پس از آغاز پاییز نیز تا واپسین صندلی فروش رفتهاست. اما، چه دیدی، اگر بشتابید، شاید تا پایان سال جایی گیرتان بیاید!
دربارهی نام نمایش، ماتس ائک در مصاحبهای گفتهاست که آوردن نام ژولیت پیش از رومئو را از دیدن صحنههایی از جنبش مردم در "بهار عربی" و نقش زنان در آنها الهام گرفتهاست، اما، راستش را بخواهید، من تکیهای روی نقش ژولیت در رقصنگاری او ندیدم و هیچ نفهمیدم اگر نمایش را "رومئو و ژولیت" مینامید، چه فرقی میکرد.
No comments:
Post a Comment