10 March 2013

من – 60!‏

جای همگی کسانی که نبودند خالی، دیشب جشن بزرگی برای شصت سالگی من به همت ‏دخترم بر پا بود و دوستان یک‌دل و یک‌رنگی از دور و نزدیک، از همسایه تا همکار، تا دوستان ‏محلات دورتر و شهرهای دور و نزدیک سوئد و از خارج: آلمان و انگلستان و ایران گرد آمده‌بودند.‏

شبی با صفا بود، با رقص و آواز و شادی و نوشانوش و بازگویی خاطرات تلخ و شیرین گذشته. چه ‏حیف که بسیاری از کسانی که دلم می‌خواست دیشب این‌جا باشند، نتوانستند و نمی‌توانستند با ‏ما باشند، یا چون دیدارشان آرزویی دست‌نایافتنی شمرده می‌شد، حتی خبر نیافتند. با یاد همه‌شان ‏بودیم و دلم با همه‌تان بود.‏

بی‌نهایت سپاسگزارم از همه‌ی شما دوستانی که همت کردید و از دور و نزدیک آمدید؛ برای ارمغان‌های بسیار اندیشیده و ارزنده‌ی همگی‌تان، و برای هنرنمایی‌هایتان. اکنون از وجود و حضور شمایان نیرو گرفته‌ام که تا سال‌های دیگری ‏نیز باشم و بمانم و بکوشم. دورد بر شما!‏

5 comments:

sarabli said...

شيوا بي، تبريك ائديرم سيزي.
اومروز اوزون و اوغورلو اولسون

Ardalan said...

Happy belated Birthday Shiva... Don't think of it as getting older, think of it as becoming a Classic ;)

Anonymous said...

شیوا ی عزیز و دوست داشتنی!

شاد باش‌های قلبی ما نثار تو انسان فرهیخته و شجاع و سخاتمند و افتاده و آرام امیدواریم کماکان با سری خوش و قرهای فراوان در کمر زندگی‌ با سعادت خودت را سالیان دراز ادامه دهی‌ سالم و تندرست و ترگل و ورگل باشی‌. دوستداران تو سارا و بهروز

Shiva said...

دوستان گرامیم، سرابلی عزیز، که شرمنده ام از این که نمی دانم کدامیک از سرابلی های زندگانیم ‏هستید، زیرا هم اکنون دست کم پنج دوست و آشنای سرابلی دارم؛ اردلان گرامی و سارا و بهروز عزیز، ‏که خودتان دوست داشتنی تر از من هستید – بی نهایت سپاسگزارم از شادباش‌هایتان. من نیز ‏زندگانی سرشار از شادی برای تک تک شما آرزو می‌کنم.‏

Majid Zolfaghari said...

شیوایی عزیز، با تاخیر تولدت را تبریک میگویم