سرانجام فرصتی یافتم، نوشتهی قدیمیم "ابعاد جهانی یک شاعر" را بازنگری و ویرایش کامل کردم و غلطهایش را درست کردم. آن نوشته با توضیحی تازه در این نشانی منتشر شدهاست.
Jag som tänkte skriva här på svenska för det mesta! Men av någon okänd (!) anledning blir det på persiska för det mesta! Klicka på "På svenska" i menyn nedan för att sortera fram inläggen som är på svenska.
نقل نوشتههای این وبلاگ با ذکر منبع و دادن لینک آزاد است.
7 comments:
دست شما درد نکند. مثل همیشه خواندنی و آموزنده بود. کاش فرصتی می کردید و کمی درباره ترجمه های فارسی اشعار ناظم حکمت هم می نوشتید. البته می دانم جای پاسخ به این سوال اینجا نیست، ولی دلم می خواهد بدانم از نظر شما کم و کیف این ترجمه ها چطور است؟ شاد باشید، محمد
محمد گرامی، دست روی دلم نگذارید که خون است! البته دسترسی به همه ی ترجمه های فارسی شعرهای ناظم حکمت ندارم، و کاری که میگویید از من بر نمیآید. اما آنچه دیدهام بی ایراد نبوده. شاملو ناظم را به زبانی سنگین و فاخر برگردانده، حال آنکه زبان ناظم، در عین بغرنجی مفهوم شعر، و همانگونه که در این نوشته هم گفته میشود، بسیار ساده و عامهفهم است. او حتی اغلب اصطلاحات محاورهای را بهکار میبرد.
ترجمهی دیگری که دیدهام، از آن احمد پوریست در کتابی به نام "تو را دوست دارم چون نان و نمک - گزینهی شعرهای عاشقانه". این کتاب را هم که بر میدارم، میبینم که نمیدانم کی، در چند صفحهی آغازین شعر را خط خطی کردهام و حاشیههایی نوشتهام، و بعد گویا عصبانی شدهام و بقیه را رها کردهام.
و ترجمه ی دیگری که اکنون بهیاد میآورم از آن احمد صادق است، یک تودهای قدیمی که در سوئیس میزیست و نمیدانم به چه گناهی از حزب طرد شدهبود، و کتابش در آستانهی انقلاب با جلد سفید منتشر شد. من بیتشر با آن کتاب بود که شیفتهی ناظم حکمت شدم، اما کیفیت ترجمهی آن را هیچ بهیاد ندارم.
خلاصه آنکه شادمانم از این که ترکی بلدم و با شنیدن دکلمهی گنجو ارکال در اوراتوریوی ناظم "شاهینپرواز" میشوم!
ممنون از توضیحتان. البته ترجمه شعر واقعا کاری است نزدیک به محال. من ترجمه های شاملو را خیلی دوست دارم، ولی وقتی مثلا ترجمه های او از شعرهای هیوز را با اصل انگلیسی مقایسه می کنم کاملا روشن است که شاملو لحن ترجمه را عوض کرده و در مواردی مطلب را درست متوجه نشده (البته شاملو با کمک دیگران ترجمه می کرد و خودش انگلیسی نیم دانست). گاهی شعر هیوز از زبان رسمی و ادبی استفاده می کند و شاملو آن را به زبان روزمره بدل کرده، و گاهی برعکس. نتیجه در زبان فارسی شعری شده خواندنی، ولی ارتباط شعر فارسی با شعر اصلی قطع شده. *** به نظرم بد نیست روزی یادداشت هایتان درباره ترجمه کارهای ناظم حکمت را کامل کنید و برای فصل نامه مترجم بفرستید. مطمئنا مفید خواهد بود. شاد باشید، محمد
http://www.bbc.co.uk/persian/rolling_news/2012/06/120604_l06_rln_soleimani_explosion_death_writer.shtml
شیواجان
سال 1963 سال تولد من تا کنون 49 سالی است که عمر کرده ام و از این نظر ضمن لذت بردن از ابعاد جهانی یک شاعر متوجه شدم که گذر زمان از درگذشت ناظم حکمت را در سایت انجمن قلم آذربایجان به اشتباه 59 سال نوشته اید نمی دانم می شود آن را درست کرد یا نه؟
ارادتمند شاهرخ
مرسی شاهرخ جان. یک سالیست که سر کار آنقدر با عدد و رقم کار میکنم که بگمانم عددکور شدهام! تازه یک غلط دیگر هم خودم الآن دیدم: سال 2002 میشه 1381 و نه 1383. از خانم سردبیر خواهش کردم که اینها رو درستش کنند.
انصاف داشته باشید...
چگونه خشمگین نشوم وقتى که مى اندیشم به وطنم
که دست و پا مى زند زیر لگدهاى مشتى بى سروپا؟
آقای فرهمند بسیار شیوا از ناظم حکمت عزیزم نوشته اید.
چنین انسان های بزرگی مرا منقلب می کنند و بی اختیار اشکم روان می شود
از شما ممنونم
Post a Comment