جایزهی نوبل ادبیات امسال به شاعر هشتادسالهی سوئدی توماس ترانسترومر Tomas Tranströmer رسید. پس از سال 1974 که دو نویسندهی سوئدی با هم این جایزه را بردند، ترانسترومر نخستین سوئدیست که جایزهی نوبل ادبیات را میبرد. نخستین شعرهای غنایی او در دههی 1950 انتشار یافت و از آن پس شعرهایش به بیش از 50 زبان در سراسر جهان ترجمه شدهاست. بسیاری از کارشناسان او را بزرگترین شاعر زندهی جهان میدانند. فرهنگستان سوئد از آن رو جایزه را به ترانسترومر میدهد که "او با تصاویر موجز و شفاف خود واقعیت را به گونهای نو در دسترس ما میگذارد".
هنگامیکه از فرهنگستان به ترانسترومر تلفن زدند، او که از سال 1993 نامش برای دریافت جایزه بر سر زبانها بوده، نشستهبود و به موسیقی گوش میداد. گمان سخنگوی فرهنگستان بر این است که ترانسترومر دیگر امیدی به بردن جایزهی نوبل نداشت، زیرا معروف است که اگر تا ساعت 12:30 از فرهنگستان زنگ نزنند، دیگر امیدی نیست، و سخنگوی فرهنگستان در ساعت 12:50 به او تلفن زدهبود! ترانسترومر بسیار شگفتزده و شادمان شد.
مبلغ جایزهی نوبل ادبیات امسال 12 میلیون کرون سوئد است.
هنگامیکه از فرهنگستان به ترانسترومر تلفن زدند، او که از سال 1993 نامش برای دریافت جایزه بر سر زبانها بوده، نشستهبود و به موسیقی گوش میداد. گمان سخنگوی فرهنگستان بر این است که ترانسترومر دیگر امیدی به بردن جایزهی نوبل نداشت، زیرا معروف است که اگر تا ساعت 12:30 از فرهنگستان زنگ نزنند، دیگر امیدی نیست، و سخنگوی فرهنگستان در ساعت 12:50 به او تلفن زدهبود! ترانسترومر بسیار شگفتزده و شادمان شد.
مبلغ جایزهی نوبل ادبیات امسال 12 میلیون کرون سوئد است.
5 comments:
خب، نونب شماست که آستین همت بالا بزنید و نمونه هایی از کار او را ترجمه کنید و در سایتتان بگذارید. شاد باشید، م
لطف دارید، محمد گرامی. من یک موقعی یک جایی نوشتهام که کار ترجمه چهقدر برایم سخت است. ترجمهی شعر "دیگه بدتر"! هیچ نمیتوانم تصور کنم که از زبانی که همهی تار و پود آن را با جان و تنم احساس نمیکنم، شعر به زبانی دیگر ترجمه کنم. برای همین به یاد ندارم که جز از آذربایجانی شعری به فارسی ترجمه کردهباشم، شاید به استثنای یکی دو سطری که وسط متنی بوده است.
نمونههایی از ترجمهی فارسی شعر ترانسترومر را در نشانی زیر مییابید:
http://www.jadidonline.com/story/06102011/frnk/tomas_transtromer_nobel_prize
شیوای عزیز
منهم گاهی کوشش میکنم مطلبی را ترجمه کنم و مشکلات ترجمه را خوب درک میکنم ولی اجازه بدهید موضوع ترجمه را بهانه کرده و گریز زده آن را بجای دیگری بکشانم. من مطلع هستم که شما با زحمات فراوان کوراوغلو را بفارسی ترجمه نموده اید و آنهم سالسان پیش. آیا میدانید که ممنوع بودن نگارش آذری تنها به آذریان آسیب نمی رساند بلکه به دیگر ایرانیان هم. فارسی زبانان زیادی مشتاق هستند که از متون آذری همانطور لذت ببرند که برای متون دیگر مانند فرانسه طبیعی و مسلم است. ترانه های بهبودف و دیگر خوانندگان آذری در گوش بیشتر ایرانیان است و از موسیقی آن لذت میبرند متاسفانه بدون انکه از شعر آنهم بتوانند لذت برند. آیا شما دوست ندارید گاهی شعری چند از فضولی یا واحد و دیگران را که در برنامه های خوانندگان روز به زبان میایند به فارسی ترجمه کنید. فرهاد
فرهاد گرامی، سپاسگزارم از مهر شما در یادآوری گذشته. دربارهی ترجمهی ترانهها، ای کاش وقت برای همهی این کارها داشتم؟! اگر موردی پیش آمد و ذوقی بود، چشم!
حمید نوشت
اگر جایزه نوبل ادبیات جایزه ای بود ایرانی، حتما آنرا بیشتر میدادند به این بادمجان دور قابچین های ایرانی و گاهی هم به یک لبنانی یا فلسطینی
در آلمان جایزه ایست بنام جایزه صلح ناشرین کتاب که با جایزه نوبل قابل مقایسه است. این جایزه 1989 به نویسنده ای از چکوسلواکی داده شد که همان زمان در زندان بود. ماکسیمیلان شل یه نمایندگی جایزه را تحویل گرفت و ترجمه سخنرانی بسیار جالبی را قرائت کرد. شاعر پس از ذکر موارد مختلف جمله ای را هم گفته بود که هنوز در خاطر من مانده است. او گفته بود
حالا که ما با این زورمندان مقابله میکنیم تکلیف سوسیالیسم چه خواهد شد؟
سوسیالیسم دیگ سوسیالسم نیست بلکه یک چماق است
چند ماهی نگذشت که او اولین رئیس جمهور کشور خود شد. و هنوز نامی دارد نیک. او واسلاو هاول بود
Post a Comment