آنقدر این را گفتم و نوشتم (واپسین بار در "نگاه نو" شماره 69، تهران، 1385) که دیگر برای خودم هم "تهوع برانگیز" شدهاست. ولی گویا چارهای نیست جز آن که یک بار دیگر هم اینجا بنویسم!
منظورم این ترکیب "برانگیز" است که بعضیها آن را به هر واژهی فارسی یا بیگانهای میچسبانند و ترکیبهای بسیار زشتی میسازند، مانند: دلسوزی برانگیز، اشتها برانگیز، مناقشه برانگیز، تعجب برانگیز، بحث برانگیز، عصبانیت برانگیز، ستایش برانگیز، شک برانگیز، عبرت برانگیز، و بسیاری نمونههای دیگر که بهویژه در کار نویسندگان و مترجمان تازهکار دیده میشود. زشتتر از همه همان "بر" است که در چنین ترکیبی هیچ نیازی به آن نیست. کار دارد بهجایی میرسد که مینویسند "غم برانگیز" و "دل برانگیز" (که به نظر من بیشتر "حالبههمزن" و تهوعآور معنی میدهد، تا چیزی دلانگیز).
یک خانم خوانندهی قدیمی داشتیم بهنام "روحانگیز". حال باید رفت و ایشان را از گور بیرون کشید و نامشان را به "روحبرانگیز" تغییر داد! اصلاً چسباندن این "انگیز" فارسی به واژههای خارجی خود از آن بحثهای "فرحبرانگیز" است!
ولی انصاف داشتهباشید: آیا "شگفتآور" زیباتر است، یا "تعجب برانگیز"؟ "ستودنی" بهتر است یا "تحسینبرانگیز"؟
اجازه دهید ادعا کنم که به نظر من بهکار بردن ترکیب واژهها با "برانگیز" نشان دهندهی تنبلی نویسندهی آن و محدودیت واژگان اوست. او بهجای جستن و یافتن واژههای مناسب و موجود، چیزی دم دست را به "برانگیز" میچسباند، و خلاص!
یک چیز دیگر: "خط فقر" یعنی چه؟ مگر خط در هندسه و در لفظ ادبی "امتداد" چیزی معنی نشدهاست؟ پس ترکیب آن با "فقر" چه صیغهایست؟ آیا "مرز فقر" معنای مورد نظر را بهتر و رساتر و زیباتر نمیرساند؟
منظورم این ترکیب "برانگیز" است که بعضیها آن را به هر واژهی فارسی یا بیگانهای میچسبانند و ترکیبهای بسیار زشتی میسازند، مانند: دلسوزی برانگیز، اشتها برانگیز، مناقشه برانگیز، تعجب برانگیز، بحث برانگیز، عصبانیت برانگیز، ستایش برانگیز، شک برانگیز، عبرت برانگیز، و بسیاری نمونههای دیگر که بهویژه در کار نویسندگان و مترجمان تازهکار دیده میشود. زشتتر از همه همان "بر" است که در چنین ترکیبی هیچ نیازی به آن نیست. کار دارد بهجایی میرسد که مینویسند "غم برانگیز" و "دل برانگیز" (که به نظر من بیشتر "حالبههمزن" و تهوعآور معنی میدهد، تا چیزی دلانگیز).
یک خانم خوانندهی قدیمی داشتیم بهنام "روحانگیز". حال باید رفت و ایشان را از گور بیرون کشید و نامشان را به "روحبرانگیز" تغییر داد! اصلاً چسباندن این "انگیز" فارسی به واژههای خارجی خود از آن بحثهای "فرحبرانگیز" است!
ولی انصاف داشتهباشید: آیا "شگفتآور" زیباتر است، یا "تعجب برانگیز"؟ "ستودنی" بهتر است یا "تحسینبرانگیز"؟
اجازه دهید ادعا کنم که به نظر من بهکار بردن ترکیب واژهها با "برانگیز" نشان دهندهی تنبلی نویسندهی آن و محدودیت واژگان اوست. او بهجای جستن و یافتن واژههای مناسب و موجود، چیزی دم دست را به "برانگیز" میچسباند، و خلاص!
یک چیز دیگر: "خط فقر" یعنی چه؟ مگر خط در هندسه و در لفظ ادبی "امتداد" چیزی معنی نشدهاست؟ پس ترکیب آن با "فقر" چه صیغهایست؟ آیا "مرز فقر" معنای مورد نظر را بهتر و رساتر و زیباتر نمیرساند؟
No comments:
Post a Comment