امروز توی رادیوی سوئد بودم. خانم مجری برنامه میگوید: «ما همینطور داریم به موسیقی «خیلی» کلاسیک گوش میدهیم، و تو کار خوبی کردی، شیوا، که زنگ زدی.» و سپس صدای مرا پخش میکند، که می گویم:
میخواستم قطعهای از یاساشک Michal Jacaszek بشنوم که آلات موسیقی دوران باروک را با مقداری صداهای الکترونیک و خرخر و اعوجاج مخلوط میکند، طوری که گویی دارید با یک رادیوی موج کوتاه قدیمی به یک ایستگاه دوردست گوش میدهید. اینطوری احساس نوستالژی [و نه نوستالوژی!] ایجاد میکند.
سپس قطعهی Dare Gale را از او پخش میکنند.
تا سی روز وقت دارید که در این لینک چند سطر بالاتر از تصویر خانم مجری کلیک کنید، سپس «نوار» را تا دقیقهی ۵۸:۲۰ جلو بکشید و گوش بدهید. بهگمانم در سراسر جهان میتوان به آن گوش داد. وگرنه خیلی وقت پیش هم دربارهی آن آلبوم و آثار آن آهنگساز نوشتهام و نمونههایی را در این نشانی مییابید.
میخواستم قطعهای از یاساشک Michal Jacaszek بشنوم که آلات موسیقی دوران باروک را با مقداری صداهای الکترونیک و خرخر و اعوجاج مخلوط میکند، طوری که گویی دارید با یک رادیوی موج کوتاه قدیمی به یک ایستگاه دوردست گوش میدهید. اینطوری احساس نوستالژی [و نه نوستالوژی!] ایجاد میکند.
سپس قطعهی Dare Gale را از او پخش میکنند.
تا سی روز وقت دارید که در این لینک چند سطر بالاتر از تصویر خانم مجری کلیک کنید، سپس «نوار» را تا دقیقهی ۵۸:۲۰ جلو بکشید و گوش بدهید. بهگمانم در سراسر جهان میتوان به آن گوش داد. وگرنه خیلی وقت پیش هم دربارهی آن آلبوم و آثار آن آهنگساز نوشتهام و نمونههایی را در این نشانی مییابید.