امروز، ۲۱ خرداد (به روایتی)، شاعر بزرگ یدالله مفتون امینی ۹۵ ساله میشود. به سهم خود زادروزش را صمیمانه شادباش میگویم. امیدوارم بهزودی چشممان به «مجموعه آثار» او روشن شود، که در دست تهیه دارد.
سه شعر از او به خوانندگان تقدیم میکنم. شعر سوم عنوان نداشت، و من (جسارتاً، و مشروط) نام «نتیجه»ی او را بر آن نهادم، با علامت سؤال! بیگمان مفتون شعرهایی برای «اللی» نیز سرودهاست، اما من اکنون به آنها دسترسی ندارم. عکس از من است به تاریخ تابستان ۱۹۹۱، استکهلم.
رازهای دیگر*
همشهری قصهنویس من
ای آشنا
از «رازهای سرزمین من» این را نیز بنویس
که در زبان مادری ما
اگرچه برای هر گلی، و هر مرغی، نامی هست
- و گاه چند نام –
ولی در مدرسههای ما، لب از لب نگشودند
که «فاخته» کدام است
و «سوسن» کدام؟
و با چه طعنهای «آموزگاران» به ما گفتند
که در هزارآوایی بلبل، همهی مرغان خوشآوا نهفتهاند
چنانکه در زیبایی گل سرخ، همهی گلها...!
اما «پدر» که شبها، گوش خستهای داشت
گذاشتهبود، که دعا به هر زبانی خواندهشود، حتی به زبان سکوت
و این راز همهی سرزمینهاست...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* - پس از خواندن رمان «رازهای سرزمین من» نوشتهی رضا براهنی
************************
دادلار
چوخ دییلیب
دوزون دادی،
یاغین دادی
چوخ دییلیب
آداخلی ایله
سئوگیلی ایله
دانیشیب گولماغین دادی
آمما حئییف!
آزدان، چوخدان
دییلمهییب؛
بوش بیر ائوده
دولو اورهکله قایناشیب
گیزلین آغلاماغین دادی!...
*************************
[اللی؟!]
کوچهده کیچیک بیر قیز یول گئدیر
یای دوندورماسی الینده
اوزاق ذیروهلرین سویوغی داماغایندا
سرین چایلارین آخینتیسی دامارلاریندا
و بوتون درهلر پَتَگینین بالی دیلینده
گؤزلرینده آمما
بیر نشانهلر پاریلدیر
که اوندان سیزه بیر پیریلتی دا، دییه بیلمهرم...
سه شعر از او به خوانندگان تقدیم میکنم. شعر سوم عنوان نداشت، و من (جسارتاً، و مشروط) نام «نتیجه»ی او را بر آن نهادم، با علامت سؤال! بیگمان مفتون شعرهایی برای «اللی» نیز سرودهاست، اما من اکنون به آنها دسترسی ندارم. عکس از من است به تاریخ تابستان ۱۹۹۱، استکهلم.
رازهای دیگر*
همشهری قصهنویس من
ای آشنا
از «رازهای سرزمین من» این را نیز بنویس
که در زبان مادری ما
اگرچه برای هر گلی، و هر مرغی، نامی هست
- و گاه چند نام –
ولی در مدرسههای ما، لب از لب نگشودند
که «فاخته» کدام است
و «سوسن» کدام؟
و با چه طعنهای «آموزگاران» به ما گفتند
که در هزارآوایی بلبل، همهی مرغان خوشآوا نهفتهاند
چنانکه در زیبایی گل سرخ، همهی گلها...!
اما «پدر» که شبها، گوش خستهای داشت
گذاشتهبود، که دعا به هر زبانی خواندهشود، حتی به زبان سکوت
و این راز همهی سرزمینهاست...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* - پس از خواندن رمان «رازهای سرزمین من» نوشتهی رضا براهنی
************************
دادلار
چوخ دییلیب
دوزون دادی،
یاغین دادی
چوخ دییلیب
آداخلی ایله
سئوگیلی ایله
دانیشیب گولماغین دادی
آمما حئییف!
آزدان، چوخدان
دییلمهییب؛
بوش بیر ائوده
دولو اورهکله قایناشیب
گیزلین آغلاماغین دادی!...
*************************
[اللی؟!]
کوچهده کیچیک بیر قیز یول گئدیر
یای دوندورماسی الینده
اوزاق ذیروهلرین سویوغی داماغایندا
سرین چایلارین آخینتیسی دامارلاریندا
و بوتون درهلر پَتَگینین بالی دیلینده
گؤزلرینده آمما
بیر نشانهلر پاریلدیر
که اوندان سیزه بیر پیریلتی دا، دییه بیلمهرم...