رضا سیدحسینی، یکی از بزرگترین مترجمان و ادیبان معاصر ایران، بیش از شصت سال قلم زد و قلم زد و قلم زد، و سرانجام دیروز ما را و قلم را ترک کرد و رفت. با یاد او و برای او سر تعظیم فرود میآورم. کتابخوانی را با ترجمههای او و محمد قاضی از آثار جک لندن آغاز کردم. و بیجا نیست که لیلی گلستان او را در کنار محمد قاضی و عبدالله توکل یکی از سهتفنگدار هستهی ترجمهی ایران مینامد.
و چه جالب که دو تن از اینان، عبدالله توکل و رضا سیدحسینی، از اردبیل بودند و محمد قاضی کرد مهاباد. آیا دوزبانه پرورش یافتن در مترجم خوب شدن تأثیری دارد؟
و آیا زادگاه رضا سیدحسینی یاد او را به شکلی گرامی خواهد داشت؟ آیا نام او را بر کوچهای، خیابانی، پارکی، یا کتابخانهای خواهند نهاد؟ آیا بنایی به یاد او خواهند ساخت؟ گمان نمیکنم. برای عبدالله توکل هم کاری نکردند.
و چه جالب که دو تن از اینان، عبدالله توکل و رضا سیدحسینی، از اردبیل بودند و محمد قاضی کرد مهاباد. آیا دوزبانه پرورش یافتن در مترجم خوب شدن تأثیری دارد؟
و آیا زادگاه رضا سیدحسینی یاد او را به شکلی گرامی خواهد داشت؟ آیا نام او را بر کوچهای، خیابانی، پارکی، یا کتابخانهای خواهند نهاد؟ آیا بنایی به یاد او خواهند ساخت؟ گمان نمیکنم. برای عبدالله توکل هم کاری نکردند.
3 comments:
در مهاباد چهار مجسمه از بزرگان فرهنگ آنجا نسب شده، و هر چهار یاغی و چپ بودند. محمد قاضی هم جزو آنهاست. مدفن آنها هم زیبا است و محل بازدید همیشگی مردم. انجام چنین کاری در شهرهای دیگر آسان نیست. شاد باشید، محمد
مهم نيست كه او در كجا متولد شد مهم اين است كه زحماتش ارج نهاده شود و بقول شما نام او را به نحوي در تاريخ ايران جاودانه كنند در هر شهري و به هر نحوي كه متاسفانه من هم گمان نمي كنم.
دو زبانه يا چند زبانه بودن بسيار كمك مي كند بسياري از شعراي ما حداقل دو زبانه بودند و اين ادبيات فرد را غني مي كند.
خودتان را ببينيد
گيلكي -فارسي -تركي آزري-روسي-بلاروسي-سوئدي
با احترام
حسن
حسن عزیز، من بلاروسی را کموبیش همانقدر میفهمم که عربی را که در دبیرستان آموختیم و آلمانی را که در دانشگاه خواندم. ترکی ترکیه را بهتر از هر سهی اینها میفهمم و انگلیسی را از هر چهارتای اینها به مراتب بهتر بلدم!
Post a Comment