14 August 2019

شستاکوویچ و دیگر نام‌ها

منتشر شد!‏
تازه‌ترین شماره‌ی مجله‌ی «جهان کتاب»، سال بیست‌وچهارم، شماره ۳-۵، خرداد – مرداد ۱۳۹۸ منتشر شد.‏

در این شماره نوشته‌ای از من هم درج شده‌است در ویرایش نام‌ها (و مواردی دیگر) از کتاب «ترس و تنهایی، کوارتت‌های دمیتری ‏شاستاکوویچ»، نوشته‌ی بابک احمدی، چاپ سوم، زمستان ۱۳۹۳، نشر مرکز.‏

ویراستاران مجله خود نوشته‌ی مرا نیز ویراسته‌اند و تغییراتی در آن وارد کرده‌اند. بسیاری از این تغییرات برای کوتاه کردن نوشته‌ام ‏و برای صرفه‌جویی در جاست، که من اعتراضی بر آن‌ها ندارم. اما در دو مورد تغییری که داده‌اند برایم بسیار تلخ و دردآور است!‏

‏۱- جمله‌ای اضافه کرده‌اند و در آن ترکیب «بحث‌برانگیز» را به‌کار برده‌اند! من هرگز نمی‌نویسم «بحث‌برانگیز» و اعتقاد دارم که ‏ترکیب واژه‌های دیگر با «برانگیز» که هر چه بیش‌تر در زبان فارسی رایج می‌شود، بسیار «چندش‌برانگیز»، «استهزابرانگیز»، ‏‏«عصبانیت‌برانگیز»، و حتی «تهوع‌برانگیز» است! برای همه‌ی این ترکیب‌های زشت، جانشینان بسیار زیبا‌تری در فارسی وجود داشته ‏و دارد. کافیست که نویسنده کمی مغزش را به کار اندازد: «چندش‌آور»، «خنده‌دار»، «خشم‌آور»، «تهوع‌آور» و... نوشته‌اند: «شیوه‌ی ‏نگارش نام‌های خارجی به زبان فارسی یکی از موضوعات بحث‌برانگیز است.» این جمله در نوشته‌ی من وجود نداشت، اما اگر قرار بود ‏مفهومی مشابه بنویسم، می‌نوشتم: «شیوه‌ی نگارش نام‌های خارجی به زبان فارسی اغلب بحث ایجاد می‌کند».‏

خود آن «بر» در «برانگیز» زشت‌تر از هر چیز است! این گونه که کم‌وبیش همه و به این میزان «برانگیز» به کار می‌برند، به‌زودی باید ‏نام خانم روح‌انگیز را هم عوض کنیم و بگوییم «روح‌برانگیز»!‏

‏۲- نوشته‌ام «زبان گیلکی» و «زبان لری»،‌ اما ویراستاران در هر دو مورد به‌جای «زبان» نوشته‌اند «گویش». برای من هیچ جای بحث ‏ندارد که هم گیلکی و هم لری زبان هستند و نه «گویشی» از فارسی یا زبانی دیگر. جا دارد اضافه کنم که «تجزیه‌طلب» هم نیستم!‏ جالب است که در همین شماره‌ی مجله مطلبی دارند در معرفی کتاب «دستورنامه و فرهنگ واژگان زبان لری»!

فایل پ.د.اف نوشته‌ام (۴ صفحه) در این نشانی موجود است.‏
برای آگاهی از دیگر محتویات مجله، روی تصویر بالا کلیک کنید.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏

12 August 2019

زیر چاپ

چاپ دوم رمان «عروج» اثر نویسنده‌ی بلاروس واسیل بی‌کوف، این بار با نام اصلی «سوتنیکوف» و ‏در قطع جیبی تا چند هفته‌ی دیگر منتشر می‌شود:‏
تهران، انتشارات وال.‏

نویسنده‌ی بزرگ چک واسلاو هاول درباره‌ی همکار بلاروس خود می‌گوید: «من برای واسیل بی‌کوف ‏به خاطر مخالفتش با رژیم تمامیت‌خواه در بلاروس، احترام زیادی قائل هستم. طی ملاقاتی که با هم ‏داشتیم، هرگز امیدش را برای ایجاد تغییرات مثبت در آینده‌ی کشورش از دست نداده‌بود. احساس ‏می‌کنم بین سرنوشت ما دو نفر پیوندی وجود دارد. افسوس که مثل ما در چکسلواکی، لهستان یا ‏مجارستان بخت آن‌قدر با او یار نبود تا تغییرات را در کشور خود تجربه کند.»‏

زمستان ۱۹۴۲، در پی حملهٔ نازی‌ها به شوروی و اشغال بلاروس، و در شرایطی که سرما بیداد ‏می‌کند، دو پارتیزان را فرمانده گروه کوچک‌شان برای یافتن آذوقه می‌فرستد، و این آغاز ماجراهایی در ‏میان برف و یخ و جدال با خودی‌هایی‌ست که به مزدوری آلمان‌ها در آمده‌اند. داستان «سوتنیکوف» ‏از درگیری‌های درونی انسان‌ها، قرار گرفتن بر سر دوراهی‌های وجدان و اخلاق و زندگی و مرگ ‏می‌گوید، از زشتی و پلیدی جنگ و تباه شدن ارزش‌های انسانی در جنگ، و فداکاری‌ها و از ‏خودگذشتگی‌هایی که در سایه‌ی جنگ به ضد خود بدل می‌شوند.‏

Read More...دنباله (کلیک کنید)‏