tag:blogger.com,1999:blog-5148843816921932622.post8323073677072053551..comments2024-03-13T14:06:09.001+01:00Comments on I don't know... چه میدانم...: تورکوها - 1Shivahttp://www.blogger.com/profile/13664048216510049851noreply@blogger.comBlogger5125tag:blogger.com,1999:blog-5148843816921932622.post-7533548648121002512012-09-10T23:20:28.559+02:002012-09-10T23:20:28.559+02:00شیوا جان سلام
البته خوش حال میشدم نظر تو چیز دیگر...شیوا جان سلام<br /><br />البته خوش حال میشدم نظر تو چیز دیگری بود و احساس من درست نبود . شاید این صحبت که زمانی ما برای مزاح به هم میگفتیم دارد درست در میاید که: تنها کشوری که دموکراسی در آن باعث ایجاد یک کشور همخوان و نزدیک به غرب میشود ایران میتواند باشد وگرنه این دموکراسی در کشورهای منطقه بّر عکس به رشد اسلامگریی منجر خواهد شد ؛ فعلا که بهار عربی دارد به کام اخوان تمام میشود حالا باید دید بعد از این نیروهای معتدل اسلامی جانوران افراطی میدان دار میشوند یا نه . به نظر من زمینه قدرت گیری افراتگراها به راحتی ایران نیست اما میتواند به از دست دادن نیرو و زمان برای این کشورها منجر شود یک نظر هم هست که گویا این راهی است که باید رفت و هزینه آن را هم تحمل کرد در هر حال حکومتها وقتی به قول خانم عبادی ملاک را رای اکثریت بدون چهار چوب دموکراسی و منشور حقوق بشر بگذارند با آن فرهنگ آلوده به مذهب باید دوران ناا خوشایندی را انتظار داشت.<br /><br />در ضمن شیوا جان این قلب را که چند بار کوبیدی زمین و زیر پاا له کردی که دیگه قلب در نمیاد از اون ، خوب یک تلاشی میکردی شاید ما هم تو این وانفسا یه سور میفتادیم یک رقص لزگی برات میکردیم تو هم میشدی افندی شیوا<br />BehrouzAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5148843816921932622.post-52856824821607437172012-09-06T10:48:51.842+02:002012-09-06T10:48:51.842+02:00بهروز جان، سپاسگزارم. صبر کردم تا سفرنامه را به پا...بهروز جان، سپاسگزارم. صبر کردم تا سفرنامه را به پایان برسانم و بعد این چند کلمه را برایت بنویسم. بهگمانم نتیجهگیری فشردهی من در چند سطر پایانی سفرنامه، مشاهدات شما را هم تأیید میکند، نه؟<br /><br />پیروز باشی.Shivahttps://www.blogger.com/profile/13664048216510049851noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5148843816921932622.post-10085082417356553492012-09-04T16:05:10.793+02:002012-09-04T16:05:10.793+02:00آقای سهرابی گرامی، سپاسگزارم از مهر شما و امیدوارم...آقای سهرابی گرامی، سپاسگزارم از مهر شما و امیدوارم کار پناهندگیتان هرچه زودتر درست شود. برای تصحیح تاریخ هم متشکرم. مثلاً خواستهبودم با افزودن تاریخ در متن کامل ابروی آن را درست کنم، که زدم و چشمش را در آوردم! امشب درستش میکنم.Shivahttps://www.blogger.com/profile/13664048216510049851noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5148843816921932622.post-56461236024643050352012-09-04T15:15:41.838+02:002012-09-04T15:15:41.838+02:00لينکِ سفرنامه را در فيسبوک خليل پاکنيا ديدم...
h...لينکِ سفرنامه را در فيسبوک خليل پاکنيا ديدم...<br />https://www.facebook.com/Khpaknia/posts/521219437892281 <br />دو بخش را يککلّه خواندم. بهراستی، اين سفرنامهی زيبا و خواندنی (همانطور که پاکنيا نوشته) «نمونهی خوبی از سفرنامهنوسی، شيوا و دلنشين» است.<br />متأسّفانه، وبلاگ شما را تا کنون نديده بودم. قطعاً ازين بهبعد از خوانندههای شما خواهم بود. بسيار زيبا و پاکيزه و رسا مینويسيد (و برخلافِ تقريباً همهی اين گروهِ «هنر نزدشان است و فسسس!» که معتقدند تايپ يعنی هويچ! عالی هم تايپ میکنيد!).<br />سفرنامهی شما اين حسنِ مضاعف را هم برایِ فقيرِ بهاصطلاح "پناهنده" دارد که با بلعيدن شرح و وصفِ عالیِ شما از ديدنیهایِ ترکيّه، مجازاً هم که شده، قدری سير میشود؛ و ديگر زرتازرت غم نمیخورد که چرا دوسال است اينجا در اين کوچکشهر (نوشهير) قلفتی گير افتاده، و (سوایِ يکیدوسه بار که تا دوسه شهرک ديدنیِ يکربعهیِ همين اطراف و حوالی قدم رنجه فرموده) طولانیترين سفرهايش، رفتن به ادارهیِ مبارکهیِ پليس است، برایِ –بیمعنی- انداختنِ امضا!!<br />از دريچهیِ قلمِ شما به سياحت میروم...<br />شاد و سربلند باشيد.<br /><br />م. سهرابی<br />سه شنبه، سپتامبر 04، 2012<br />http://fardayerowshan.blogspot.com/<br /><br />(ضمناً، در متنِ پیدیاف، تاريخِ ورود به ترکيّه، بهجایِ سیويکم ژوئيه، سیويکم اوت آمده؛ که البتّه در نشرِ وبلاگ، بهحذف اصلاح شده!)mehdi sohrabi (مهدی سهرابی)https://www.blogger.com/profile/17655564899636745464noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-5148843816921932622.post-44678929528935508642012-08-14T09:41:20.724+02:002012-08-14T09:41:20.724+02:00شیوا جان تا حالا حتماً پای آواز خواندن دوستان خیلی...شیوا جان تا حالا حتماً پای آواز خواندن دوستان خیلی خوش صدا نشستهای واقعاً آدم کیفور میشود اما یک جوری هم آرزو میکند کاش یک ۲ دنگ صدا هم خودش داشت این حسودی خیلی باحال است و نشان از کیفیت صدای خواننده دارد حالا من که اینطورم گاهی در حد قهر با طبیعت آرزو میکنم که بابا یک استعدادی هم موقع تقسیم آن نسیب من میشد تا یک گلی به جمال یک گوشه زندگی میزدم و زیباییها را آن طور که هست میدیدم اما از آنجا که بی هنرترین آدم روی زمینم اصلا باکی نیست چون دوستان پاکدل و نکته سنج و خوش ذوقی مثل تو هستند که با یک سخاوت بینظیر و کمیاب آدم را بهرهمند میکنند باور کن انگار با شما در این مسافرت بودم ، همین تابستان من هم برای دیدار رفتم استانبول جامعه آنجا هم کما بیش برای من دلچسب بود و سازش عقاید و دینها و سلایق بخصوص برای ما با این طاعون مذهبی حاکم بر ایران ۲ چندان جالب بود دیدن صحنههای راه رفتن یک زن عرب سرتا پا در حجاب با روبنده و عینک در کنار یک خانم بسیار کم پوش در کمال آرامش و مطئمن آدم را به تحسین و میداشت اما در آین حال من با مقایسه ترکیه ۲۰ سال پیش احساس میکردم جامعه ترکیه مذهبی تر شده و بنیانهای فکری مذهبی بسیار قویتر . با چند خانم در آنجا آشنا شدیم که بی حجاب بودند اما در کمال حیرت روزه هم بودند و این را در چند رستوران هم دیدیم که این خانمها منتظر افطار هستند و بعد از اذان همراه شوهران نشان دعایی خوندند بعد هم افطار را باز کردند این برای همراهان من که از ایران آماده بودند بینهایت جالب و تحسین برانگیز بود از انعطاف جامعه ترکیه در حیرت بودند اما نمیدانام چرا به من دلشوره دست میداد احساس میکردم اگر اوضاع کنترل نشود جامعه ترکیه به راحتی میتواند آرام آرام به سمت مذهبی تر شدن برود زمینههای فکری جدی برای آن هم دارد گاهی حتا این احساس را داشتم که جامعه ترکیه در پیچ گذار به سمت جامعه مذهبی است و این زمان بینابینی و شکوفا بودن را باید قدر دانست با دلی خوش و کمی نگرانی به سوئد آمدیم . شیوا جان امیدوارم که در جنگ مدرنیته با سنت که در آنجا با شدت و حدت در جریان است شاهد نهادینه شدن جامعه چند وجهی و آرامش در ترکیه باشیم به ویژه که روحیات غرب ستیزی و ضّد آمریکایی و انتقاد از سیاست ترکیه در قبال سوریه کما بیش در بین مردم رواج داشت و از درون این مخالفتها نمیشد نیروی صلح و عدم خشونت را دید یک جوری از موضع ارتجاعی بود اما اوضاع نسبتا خوب اقتصادی و شکوفائی آن هم یک امیدواری مشهود را بین مردم ایجاد کرده هم رشد سریع این شکوفایی هماهنگ نبود که البته تا حدودی درک است هر چه هست ترکیه روزهای خوبی را دارد امید که بهتر هم شود<br />BehrouzAnonymousnoreply@blogger.com