17 August 2014

نبوغ مرگ‌آور

سرنوشت انسان‌های نابغه‌ای که گویی وجودی بسیار بزرگ‌تر از جهان ما دارند، تنگی این جهان را ‏تاب نمی‌آورند و ترکمان می‌کنند، مرا به‌یاد آن مصرع عمادالدین نسیمی می‌اندازد که گفت «دو ‏جهان در من می‌گنجند، اما من در این جهان نمی‌گنجم» [منده سیغار ایکی جهان، من بو جهانا ‏سیغمازام].‏ ‏(پی‌نوشت را ببینید)

از نابغه‌های معاصر می‌توان از الویس پریسلی آغاز کرد؛ مایکل جکسون، ایمی واین‌هاوس، مالک ‏بن‌جلول، رابین ویلیامز، و...‏

یک نمونه‌ی قدیمی، آهنگساز بزرگ روس مادست موسورگسکی‌ست ‏Modest Mussorgsky (1839 ‎‎– 1881)‎‏ که استعدادی شگرف در آفریدن موسیقی داشت، اما گویی نبوغ او نیز در این جهان ‏نمی‌گنجید. او آثاری آفرید که شبیه کار هیچ آهنگساز دیگری نیست و سروگردنی برتر از آثار همه‌ی ‏آهنگسازان همدوره‌اش، و تنها گامی مانده به موسیقی مکتب امپرسیونیستی‌ست که ده‌ها سال ‏پس از او پدیدار شد. اما او کم‌وبیش همه‌ی این آثار را نیمه‌کاره رها می‌کرد، و اغلب تنها طرح اولیه‌ی ‏آن‌ها برای ما مانده است. او از حوالی بیست سالگی به قول شاملو "دست تطاول بر خود" گشود و ‏بیشتر و بیشتر به الکل پناه برد. در سال‌های پایانی زندگانی 42 ساله‌اش او را مست و مدهوش در ‏میخانه‌های پست و ارزان پتربورگ می‌یافتند.‏

بسیاری از آثار او را دوستش نیکالای ریمسکی – کورساکوف، و نیز آهنگسازان بعدی از جمله ‏الکساندر گلازونوف و دیمیتری شوستاکوویچ تکمیل و ارکسترنویسی کردند.‏

موسورگسکی چند روز پس از آن‌که نقاش بزرگ ایلیا رپین صورت او را با آن بینی سرخ در تابلویی ‏جاویدان کرد، چند روز پس از زادروز 42 سالگیش، در بیمارستانی که برای ترک الکل در آن به‌سر ‏می‌برد، درگذشت.‏

یکی از شاهکارهای او، "تابلوهای نمایشگاه" است. این اثر ممکن است در نخستین برخورد قدری ‏‏"سیمپل" و پیش‌پا افتاده به‌نظر برسد، اما موسیقی‌شناسان هم طرح اولیه‌ی آن را برای پیانو، و هم ‏ارکسترنویسی نبوغ‌آسای آن را به‌دست آهنگساز فرانسوی موریس راول در ردیف بزرگ‌ترین ‏شاهکارهای موسیقی می‌آورند. من از گوش دادن به برخی از قطعات این اثر در تنهایی یا در حال ‏رانندگی پرهیز می‌کنم، زیرا می‌ترسم که حرکات دیوانه‌واری از من سر بزند!‏

تابلوهای نمایشگاه با ارکسترنویسی راول
تابلوهای نمایشگاه برای پیانو
نیز بشنوید "شب برفراز کوه سنگی"‏

پی‌نوشت (19 اوت):‏
دوست گرامی سرکار خانم دکتر صدیقه عدالتی نکته‌ی بسیار جالبی را تذکر دادند. کتاب خاطرات ‏پژوهشگر سرشناس آذربایجانی زنده‌یاد دکتر محمدعلی فرزانه با عنوان "گذشت زمان" به‌کوشش ‏خانم عدالتی تهیه و منتشر شده‌است. به‌گفته‌ی خانم عدالتی، دکتر فرزانه پس از کندوکاوهای ‏بسیار در نسخه‌های گوناگون شعرهای عمادالدین نسیمی، در گفت‌وگوهای خود با خانم عدالتی ‏استدلال می‌کرده که نسیمی با "حروفی" بودن و "انا الحق" گفتن، نمی‌توانست به جهانی پس از ‏این جهان و به "دو جهان" اعتقاد داشته‌باشد، و نشان داده که نسخه‌برداران در این مصراع نسیمی ‏یک نقطه را جا انداخته‌اند و "ایکن" را "ایکی" خوانده‌ و نوشته‌اند، و این غلط از آن‌پس در ‏نسخه‌برداری‌ها و سپس در نسخه‌های چاپی تکرار و ماندگار شده‌است.‏

این‌ها همه برای من بسیار جالب و پذیرفتنی‌ست و بنابراین مصراع نسیمی به این صورت در می‌آید:‏

با آن‌که جهانی در من می‌گنجد، من در این جهان نمی‌گنجم.‏
منده سیغارایکن جهان، من بو جهانا سیغمازام.‏

با سپاس فراوان از خانم دکتر عدالتی.‏

1 comment:

Unknown said...

بسیار عالی و خست نباشید
بهنام مخنفی