13 October 2013

وردی - 200

دهم اکتبر 2013 دویستمین زادروز اپرانویس بزرگ ایتالیایی جوزپه وردی (1901 – 1813) ‏Giuseppe Verdi‏ بود. پیشتر جاهایی نوشته‌ام که چندان اپرادوست نیستم اما تکه‌هایی از ‏موسیقی اپراهای گوناگون وجود دارد که توجهم را به خود جلب کرده و شیفته‌ی برخی از آن قطعات ‏شده‌ام.‏

در آن میان دو قطعه از آثار وردی وجود دارد. این‌ها قطعاتی‌ست که با شنیدن آن‌ها، به‌ویژه در ‏تنهایی، مو بر اندامم راست می‌شود، دندان‌هایم بر هم فشرده می‌شود، انگشتانم مشت ‏می‌شود، نفس‌نفس می‌زنم، و دچار حالت خطرناکی می‌شوم! خطرناک، به‌ویژه اگر در حال رانندگی ‏باشم: بی‌اختیار پدال گاز را فشار می‌دهم و ماشین را به پرواز در می‌آورم. این اوج لذت بردن من از ‏موسیقی‌ست.‏

در گذشته‌هایی تیره و از دست‌رفته و فراموش‌شده نمی‌دانم چرا و چگونه شخصیت جوزپه گاریبالدی ‏Garibaldi‏ سردار ملی و سازنده‌ی ایتالیای نوین را پسندیده‌بودم، و جایی خوانده‌بودم که وردی نیز ‏طرفدار او بوده و نقش بزرگی در اتحاد ملی ایتالیا بازی کرده‌است. اما آشنایی با موسیقی وردی تا ‏همین هفت هشت سال پیش دست نداد. منظورم آشنایی با موسیقی او به نام خود اوست، ‏وگرنه کیست که مارش معروف او را از اپرای "آیدا" نشنیده‌باشد؟ این‌جا کلیک کنید و می‌بینید که ‏بارها آن را شنیده‌اید.‏

یکی از آثار "خطرناک" وردی برای من "روز جزا" (‏Dies Irae‏) از رکوئیم اوست که پیشتر نیز درباره‌ی ‏آن مفصل نوشته‌ام، و دیگری اوورتور اپرای "دست سرنوشت" (‏La Forza Del Destino‏) اوست. ‏بخش آرام قطعه‌ی اخیر را فینکل‌اشتاین به شکل تازه و زیبایی تنظیم و اجرا کرده‌است که با نام ‏Lost in Reflection‏ ‏در آلبوم ‏شماره 8 "بودابار" ‏Buddha Bar‏ نیز وجود دارد. نمی‌دانم کی و کجا رقص روی یخ یک زوج روس را با ‏این آهنگ دیده‌ام و حیف که فیلمی از آن نمی‌یابم.‏

روز جزا را این‌جا، اوورتور دست سرنوشت را این‌جا، و کار فینکل‌اشتاین را این‌جا بشنوید.‏
درباره‌ی وردی و آثار او این‌جا، و این‌جا به‌فارسی بخوانید.‏

No comments: