03 March 2012

مصاحبه‌ی ایرج اسکندری با تهران مصور

برخی از دوستداران این وبلاگ، و بسیاری از دوستان و آشنایان، به‌ویژه پس از انتشار ویژه‌نامه‌ی سایت ‏بی‌بی‌سی فارسی به مناسبت هفتادمین سال پایه‌گذاری حزب توده ایران، خواستار دستیابی به مصاحبه‌ی ‏معروف و نایاب ایرج اسکندری با مجله‌ی "تهران مصور" بوده‌اند که چند ماه پس از انقلاب در خردادماه 1358 ‏منتشر شد. یکی از خوانندگان و دوستداران پر مهر این وبلاگ به خواهش من متن این مصاحبه را از افزوده‌های ‏کتاب "خاطرات سیاسی نوشته‌ی ایرج اسکندری/ به کوشش علی دهباشی/ تهران: انتشارات علمی/ ۱۳۶۸/ ‏چاپ اول" که البته بازنشر یکی از کتاب‌های چاپ خارج است، اسکن کردند و فرستادند تا در دسترس تشنگان ‏حقیقت قرار گیرد.‏

این فایل پی‌دی‌اف شامل متن کامل مصاحبه‌ی ایرج اسکندری با تهران مصور، مصاحبه‌ی ساختگی "نامه مردم" با ‏ایرج اسکندری، و پاسخ کوتاه "تهران مصور" به دشنام‌گویی‌های نامه مردم است. من خود نیز برگ‌هایی از متن ‏اصلی نامه مردم را با برداشت از "آرشیو اسناد اپوزیسیون ایران" بر این فایل افزوده‌ام.‏

سپاس بی‌کران من و همه‌ی جویندگان حقیقت نثار احسان عزیز، خواننده‌ی پر مهر این وبلاگ. ... و چرندیات ‏کسانی را که از "مست" بودن اسکندری به هنگام مصاحبه، و از "ضبط‌صوت پنهان‌شده زیر صندلی" سخن ‏می‌گویند، به‌گمانم تاریخ سال‌هاست که پاسخ گفته‌است.‏

داستان این مصاحبه‌ی ایرج اسکندری را از قلم شخص مصاحبه‌کننده، یعنی فرج سرکوهی، در این نشانی ‏بخوانید، هر چند که نوشته‌های او درباره‌ی احسان طبری را در همان مجموعه، اگر نخواهم قلم به سخنان درشت ‏بیالایم، دست‌کم بی‌انصافی می‌دانم.‏

8 comments:

shohreh said...

ای والله من چقدر دنبالش گشتم....... مرسی‌

محمد ا said...

من سال 68 وقتی نوشته سرکوهی در آدینه درآمد آن را خواندم و واقعا به خشم آمدم. اما چند سالی نگذشته بود که متوجه درستی قضاوت او شدم. مارکسیسم در قرن بیستم جنبش فکری پویایی را پدید آورد. شاید درخشان ترین متفکران مارکسیت کسانی بودند که به جنبه های فرهنگی نظام سرمایه داری پرداختند، مثلا لوکاچ، گرامشی، کارل کورش، بانیان مکتب فرانکفورت مثل آدورنو و هورکهایمر، یا مارکسیست های مکتب اطریشی، یا فرانسوی های ساختارگرا مثل آلتوسر. در تمام آثار احسان طبری کوچک ترین اثری از این افراد و کلا از متفکرین مارکسیست قرن بیستم -- جز لنین -- نمی بینیم. سرچشمه های فکر طبری از آبشخور مارکسیسم مدرسی روسی، که چیز در خوری نداشت، سیراب شد و برای همین هم هیچ وقت محصول درخوری نداد. حیف از طبری که استعدادش را حرام کرد و حیف از عمر من و امثال من که در بدترین سال های دهه شصت نوشته های بی ارزش و کم ازرش او را مخفیانه می خواندیم و خلاصه می کردم. شاد باشید، م

Anonymous said...

Thanks a lot for sharing the interview articles ~ Behrouz

Anonymous said...

شیوا جان جوابت را در باره آذربایجان ؛جنوبی؛ خواندم پیشنهاد می‌کنم راه تجدید نظر را باز بگذری زیرا این جریان به غایت خطرناک بی‌منطق و اهرم بیگانه است و بین اهداف آنها با اهداف منطبق به دموکراسی و حقوق بشر برای همه انسانها فاصله آنقدر زیاد است که احقاق حقوق زبان مادری را میتوان به حساب نیاورد .این مجموعه که از همه طیف‌های سیاسی سابق ،چپ و راست با گرایش‌های گوناگون و سرشار از عقدههای قدیمی‌ با چاشنی فاشیستی و نفرت و کینه و صد البته وابسته شکل گرفته از آن امامزاده‌های است که کور می‌کند که شفا نمیدهد ، تو باور میکنی‌ که دربارهٔ جنبش سبز و آزادی خواهی جاری در ایران آن را متعلق به فارس‌ها میداند و عملا خود را و مردم ترک زبان را جدا از این مبارزه می‌داند و به نوعی سنگ اندازی هم میکنند، به نظر من ۲ خطر عمده ایران را تهدید می‌کند یکی رادیکالیسم و دیگری این ملی‌ بازیها است . آنچه که در باره جمهوری آذربایجان گفتی‌ اگر هم درست باشد در اصل ماجرا تغییری نمیدهد زیرا مشکل دخالت روس‌ها در آنجا نیست مشکل سیستم استبدادی و جمهوری موروثی و همان شیوه زواردر رفته حکومت‌های اسیایی سابق شوروی است و کپی برداری ناشیانه از ترکیه آتا ترک در جبهه داخلی‌ و جنگ ترک و ارمنی در سیاست خارجی‌ است در واقع این جماعت فضای حاکم بین آذریها و ارمنی‌ها را در ایران تعمیم داده‌اند بین فارسها و آذریها و یک معجون بی‌مزه‌ای را دراوردهند که که جز با برجسته کردن نفرت از فارسها نمیتواند دوام یابد و تو خوب میدانی که این استدلال تا چه حد پایش می‌لنگد بنابر این به نظر من تکرار ادبیات خطرناک و عقب افتاده آنها نه میتواند آنها را خلع سلاح کند نه در زمین آنها بازی کردن منشا خیری میتواند باشد در این میان آنچه نسیب میشود این است که افراد خوش فکر و خوش قلمی چون شما افکار پریشان و استدلال‌های آبکی‌ اینها را سر و سامانی داده و به جای گرفتن سلاح آنها کمک حال این جماعت نچسب میشود ، این یک جریان فاشیستی و نژاد پرست است که باید به نام خودش آن را صدا کرد و آذربایجان ؛جنوبی؛ یکی از مشخصات این جریان است . ما یک جمهوری آذربایجان داریم و یک ایران که آذربایجان یکی از استانهای آن است که به آذربایجان ایران معروف است نه مثل کره قبلا یک کشور بوده نه هیچ شاه و حکمران مستقل داشته که در یک جنگ از جانب فارسا!! به ۲ پاره تبدیل شده باشد منظور این که نه از جنبه تاریخی‌ قابل توضیح است نه جنبه اجتماعی . بار آخری که در باکو بودم وضع تاسف آوری را در آنجا مشاهده کردم که صاف و پوست کنده حالا حالا‌ها کار دارد که به قافله جهان امروز برسد چه به این که بخواهد بدیل حکومت همزاد خود در ایران ما باشد .

شیوا جان فراموش نکنیم که ما یک بار دیدیم که نیروی اسلامی با رهبری خمینی و هوادران ایشان کشور را به چه سمتی‌ میبرند تمام نیروی خود را گذاشتیم که که در میدان آنها، آنها را خلع صلاح کنیم دیدی چه شد ؟ در نهایت قلم و نیروی ما در خدمت چه درآمد؟ ‌ای کاش ما در زمین خودمان کارمان را میکردیم...... دوستدار تو بهروز

Anonymous said...

An amazing documentary about Maryam Firuz entitled "dokhtar-e farmanfarmaa"

http://www.youtube.com/watch?v=mKGki8rmj9I&sns=fb&fb_source=message

kurosh said...

خیلی متشکر م . من همون سالها در تهران مصور خواندم این مطلب را اما بعد از دیدن مقاله سرکوهی در بی بی سی دلم میخواست باز بخوانمش.

Anonymous said...

درودهای صميمانۀ مرا بپذيريد

شيوای عزيز همانطور که مي دانيد از جمله اسناد و منابعي که همواره و تقريباًدر کليۀ بحثهاي مرتبط با تاريخ حزب به آنها اشاره و ارجاع داده مي شود اسناد پلنوم وسيع چهارم است

ولي متأسفانه آنها هم نظير همين مصاحبه ناياب هستند
لطفاً اگر از امکان دسترسي به آنها از طريق اينترنت اطلاعي داريد ممنون خواهم شد اگر لينک يا لينکهاي مربوطه را پيوست و يا حداقل راهنمايي فرماييد

با سپاس
علي پ

Shiva said...

علی گرامی، متن ناقص و دستکاری شده‌ای از اسناد پلنوم وسیع چهارم در کتاب "اسناد و دیدگاه‌ها" که حزب در سال 1360 ‏منتشر کرد، موجود است. آقای حمید احمدی در نوشته زیر اظهار می‌دارند که متن کامل آن را به آرشیو اسناد جنبش کارگری ‏در هلند سپرده‌اند، و برای دریافت فتوکپی آن‌ها یک نشانی اینترنتی می‌دهند که کار نمی‌کند.‏
نوشته‌ی آقای احمدی: ‏
http://www.iranianoralhistory.de/allg/Asnad.pdf
نشانی درست مورد نظر آقای احمدی: ‏
http://search.socialhistory.org/Record/ARCH01857/Description#tabnav
برای تماس با آقای احمدی به این نشانی رجوع کنید: ‏
http://www.iranianoralhistory.de/farsi/bedoune_login/khaneh.html