09 October 2011

من کجا هستم؟!‏

‏"چه کسی در تنهایی، بی بهره از عشق، چه کسی بی غرور آماده‌ی نبرد است؟ برای چه نبرد کند کسی که ‏باورش نیست ثروت‌هایی والا دارد که باید از آن دفاع کرد و باید به خاطر آن پیروز گشت، یا مرد؟" [رومن رولان: ‏جان شیفته، ترجمه‌ی م. ا. به‌آذین]‏

‏"اگر بخواهند مردی را نابود و خرد کنند و او را چنان به مجازات برسانند که سنگدل‌ترین و متهورترین راهزنان نیز در ‏برابر آن از ترس به لرزه افتند، کافی است که کاری کاملاً پوچ و مطلقاً بی‌فایده بدو واگذار کنند." [فیودور ‏داستایفسکی، خاطرات خانه‌ی مردگان، ترجمه‌ی محمدجعفر محجوب]‏

‏"هیچ انسانی نمی‌تواند بدون داشتن هدفی که برای رسیدن بدان می‌کوشد، زندگی کند؛ اگر انسان نه هدفی ‏داشته‌باشد، و نه امیدی، این بدبختی عظیم وی را به‌صورت جانوری مخوف در می‌آورد." [فیودور داستایفسکی، ‏خاطرات خانه‌ی مردگان، ترجمه‌ی محمدجعفر محجوب]‏

2 comments:

Anonymous said...

هنر گام زمان

امروز نه آغاز ونه انجام جهان است

ای بس غم وشادی که پس پرده نهان است



گرمرد رهی غم مخور از دوری ودیری

دانی که رسیدن هنر گام زمان است



تو رهرو دیرینه سرمنزل عشقی

بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است



آبی که بر اسود زمینش بخورد زود

دریا شود آن رود که پیوسته روان است



باشد که یکی هم به نشانی بنشیند

بس تیر که در چله این کهنه کمان است



ازروی تو دل کندنم آموخت زمانه

این دیده از آن روست که خونابه فشان است



دردا ودریغا که درین بازی خونین

بازیچه ایام دل آدمیان است



دل بر گذر قافله لاله وگل داشت

این دشت که پامال سواران خزان است



ای کوه !تو فریاد من امروز شنیدی

دردی است درین سینه که همزاد جهان است



ازداد و وداد آن همه گفتند ونکردند

یارب چه قدر فاصله دست وزبان است



خون می چکد ازدیده درین کنج صبوری

این صبر که من می کنم افشردن جان است



ازراه مرو سایه ، که آن گوهر مقصود

گنجی است که اندر قدم راهروان است



هوشنگ ابتهاج (ه .ا .سایه )

Anonymous said...

شیواجان
شما با اطمینان کامل در اوج هستید
کسی که غیبت تهمت و دروغ در کارش نباشد و مردم آزاری بلد نباشد و از طرف دیگر همواره پی کمال و جستجوی خوبی ها باشد و خود را گنه کاری بداند که سپید سپید نیست
کسی که نهایت امید باشد و زیبایی ها را دوست بدارد
بدون عبادت عابدی است که قطعاً ارج و قرب فراوانی نزد زیبای مطلق دارد که شاید کس دیگری با سال ها عبادت نداشته باشد
کوچک شما شاهرخ